نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

به مناسب بازگشت رضا شهابی به زندان , سخنی کوتاه در باره کمیته دفاع از رضا شهابی

رضا شهابی، کارگر مبارز، عضو هیئت مدیره و مسئول مالی سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه، پس از حدود سه ماه آزادی مشروط به زندان بازگشت. او را که به دلیل مبارزه برای دفاع از حقوق و مطالبات کارگران بیش از دو سال و نیم در شرایط بسیار دشوار و بیماری در زندان به سر برده و در روز ۱۸ دی ۱۳۹۱ برای ادامه معالجات خود موقتا آزاد شده بود، در روز ۲۶ فروردین ۱۳۹۲ در آستانه اول ماه مه و در شرایطی که سرکوب و دستگیری و تهدید فعالین کارگری از سوی رژیم اسلامی شدت می گیرد به زندان بازگرداندند. آزادی موقت رضا شهابی با مقاومت جسورانه او که در تمام طول حبس بازنایستاد، و در پی ۲۳ روز اعتصاب غذا و درمان متحقق شد. بدون تردید همبستگی هم بندان در زندان اوین و فعالیتهای بسیاری از تشکل ها و فعالین کارگری و نهادها و افراد آزادیخواه در داخل و در خارج کشور که دفاع و حمایت از وی را سرلوحه مبارازت خود نموده بودند، در راستای آزادی موقت او موثر واقع شده بود.  در میان افراد و تشکل های عدالت خواه که امر آزادی رضا شهابی را پیگیری کرده اند، کمیته دفاع از آزادی او که از طریق اطلاعیه های خبری افکار عمومی را منظما در جریان امور مربوط به رضا قرارداده است، از سهم ویژه ای برخوردار است.  اکنون که آزدای موقت رضا شهابی به پایان رسیده، و می بایست دور جدیدی از مبارزه برای دفاع و رهایی او از اسارت آغاز گردد، زمان آن رسیده است که کارنامه فعالیت های کمیته دفاع از آزادی رضا شهابی را از نظر گذراند و به نقاط قوت و نیز کم و کاستی های این کمیته، با توجه به شرایط مشخصی که بر فعالیت های آن حاکم بوده است، پرداخت. تجربه کمیته دفاع از آزادی رضا شهابی، در شرایطی که سرکوب فعالین کارگری از سوی حکومت اسلامی ایران اوج گرفته است و بسیاری از آنان در زندان به سر می برند، باید بتواند مورد استفاده فعالیت و کمپین های متمرکز بر آزادی کارگران زندانی قرار گیرد. هدف از نوشته حاضر تنها خدمت به تجربه آموزی و درس گیری از نقاط قوت و ضعف این کمیته است، به این امید که در آزمون های پیش رو، به این مصداق که گذشته چراغ راه آینده است،  بتوان هم نقاط قوت و جنبه های کارساز این کمیته را مورد استفاده قرار داد و هم از ضعف های آن تبری جست.

مختصات فعالیت کمیته های دفاع از کارگران زندانی

نکته ای که باید مورد تاکید قرار داد، این است که کمپین های همبستگی تک موضوعی مثل دفاع از کارگران زندانی نه تنها وظیفه دارند که خود موضوع کمپین را به بهترین و موثرترین شکل مورد پیگیری قرار دهند و آنرا تا جایی که ممکن است به ثمر برسانند، بلکه باید به ارتقای مبارزه طبقاتی کارگران و رشد کیفی آن مستقمیا کمک کنند، و روشها و ابتکاراتی در پیش گیرند که در خدمت تحقق این هدف قرار گیرد. با این معیار ها است که می توان نقاط قوت و ضعف یک کمپین کارگری متمرکز بر یک فعالیت معین را مورد قضاوت قرار داد. بنابراین در این نوشته کوتاه شاخص ارزیابی از عملکرد کمیته دفاع از رضا شهابی، در کنار موفقیت در پیش برد امر دفاع از آزادی وی، نحوه کمک به ارتقای مبارزه طبقاتی کارگری با توجه به شرایط عام و خاص موجود است. منظور از توجه به شرایط عام و خاص عبارت است از: ارزیابی درست از امکانات موجود از حیث بالانس نیرو در شرایط جاری سیاسی و اقتصادی ایران، درک مسائل محوری موجود در جنبش کارگری مانند روال و نحوه تشکل یابی، شناخت از توانائی ها و محدوده عمل فعالین و پیشروان کارگری، نحوه بسیج نیروی آنان در چارچوب اهداف کمپین مستقل از باورهای نظری و سازمانی و … با توجه به همه این عوامل نقطه قوت یک کمپین دفاع از آزادی کارگران زندانی، در تاثیر گذاری بر جریان آزاد سازی آنان در جهت ارتقای مبارزه طبقاتی و روال تشکل یابی، بسیج نیرو با بکارگیری حداکثر ظرفیت های موجود در فعالین کمپین با تشخیص و استفاده از موقعیت ها است، و عدول از هر یک از این عوامل موجب کاهش از تاثیرات بالقوه آن کمپین می شود.

بنا به مواردی که در بالا مورد اشاره قرار گرفت و با مرور تجربیات کمیپین های مشابه در گوشه و کنار جهان به شکل موجز می شود گفت که فعالیت های کمپنی مانند کمپین برای آزادی یک فعال کارگری زندانی (هم برای موفقیت در خود این کمپین و هم برای تقویت مبارزه کارگری) در شکل معمول به وظایف زیر باید پاسخ گو باشد: تبلیغی (شناساندن کارگر زندانی به عموم مردم در داخل و همچنین در خارج کشور، خبررسانی از شرایط زندانی، سلامت و روال  قضایی پرونده کارگر محبوس، و از مقاومت و مبارزات او در زندان، از طریق انتشار اطلاعیه ها، انجام مصاحبه ها، مکاتبات و نامه نگاری با نهادهای کارگری و دموکراتیک و ..)، مالی (سازماندهی جمع اوری کمک های مالی برای همبستگی با کارگر زندانی و خانواده او)، سازماندهی اعتراضات عملی (تجمع و تظاهرات اعتراضی- آکسیونی، اعتصاب های همبستگی)، همبستگی با مبارزات دیگر (متصل نمودن کمپین به دیگر مبارزات جاری کارگری از طریق حمایت، و همبستگی با دیگر کارگران زندانی، زندانیان سیاسی و …). بر هیچکس پوشیده نیست که بسیج فعالین و استفاده از همه ظرفیتهای درونی و بیرونی کمپین (فی المثل در ارگان های حمایتی در خارج کشور) برای پیشبرد وظایف فوق ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

با در نظر گرفتن همه آنچه که پیش از این برشمرده شد می توان به ارزیابی از کمیته دفاع از رضا شهابی پرداخت، و برای یک ارزیابی مشخص و عینی اثباتی می شود روش قیاس با یک نمونه مشابه که به موفقیت های عملی دست یافته، را بکار گرفت. در ادامه این بحث از نمونه و تجربه “کمیته دفاع از محمود صالحی” که فعالیت آن به چند سال پیش باز می گردد و از جهات بسیاری یک نمونه فعال و موفق از کمپین آزادی کارگر زندانی بوده است ۱، استفاده می گردد؛ مقایسه ای از حیث وظایف، اقدامات و ابتکار عمل ها و روش ها، با در نظر گرفتن شرایط مشخصی که میدان عمل هر یک از آنها بوده است.

بر رسی شرایط ویژه در دو کمپین دفاع از کارگر زندانی

 

کمیته دفاع از محمود صالحی بلافاصله پس از دستگیری او توسط فعالین جنبش کارگری در کردستان ایجاد گردید.

باید به این مساله توجه داشت که روند دفاع از آزادی محمود صالحی با توجه به شرایط مشخص جنبش کارگری در اوایل سال ۱۳۸۶ مستلزم اقدامات و فعالیتهای پیچیده تری بود.

در آنزمان جنبش کارگری به اندازه و مانند امروز چهره های سرشناس زندانی نداشت و پیشروان کارگری هنوز باید به افکار عمومی شناسانده می شدند. محمود صالحی پس از اول ماه مه سقز سال ۱۳۸۳ و در زمان دستگیری خود چهره سرشناس کارگری در کردستان بود، اما ضرورت داشت که در ابتدای کمپین، او به عنوان پیشروی کارگری به عموم مردم در خارج از کردستان شناسانده شود و توجه آنان به موضوع زندانی شدن وی بخاطر فعالیت هایش در جهت منافع و مطالبات کارگری جلب شود.

در مجموع کردستان در سطوح عمومی مبارزاتی و انقلابی پیشرفته تر از  سایر نقاط ایران بوده است. از این جنبه فضای عمومی سیاسی در کردستان برای موفقیت کمپین دفاعی از یک پیشرو کارگری زندانی بسیار مساعد تر از سایر نقاط ایران بود. بنابراین اگر کمیته دفاع از محمود صالحی در بسیج عمومی در کردستان دشواری زیادی پیش رو نداشت،  مساله مهم تلاش برای گسترش دفاع از وی از سطح محلی به سطح سراسری بود. لازم بود که دفاع از آزادی محمود صالحی از کردستان فراتر رود و به یک موضوع سراسری مبدل شود، و این مستلزم صرف نیروی بیشتر و سازماندهی اقدامات ویژه بود.

با این ترتیب دفاع از آزادی محمود صالحی خود به عاملی برای برقراری ارتباط میان جنبش کارگری در کردستان و ایران مبدل شد. و به این معنا بر پیوند مبارزه طبقاتی در جنبش کارگری در نقاط مختلف ایران تاثیر فراوان گذاشت و بخودی خود جنبش کارگری ایران را اعتلا داد.

تشکیل کمیته دفاع از رضا شهابی نوزده ماه پس از دستگیری وی توسط اعضای خانواده او که همه تلاشهای خود را برای آزادی او بکار گرفته بودند، اعلام گردید تا امر آزادی او با کمک و حمایت تشکل ها و فعالین کارگری پیش برده شود. شمار اعضای این کمیته در مدت یکماه به سیصد و هشتاد نفر از فعالین کارگری داخل کشور رسیده بود. کمیته در مدت کوتاهی پس از تکمیل اعضا، نحوه فعالیت و سخنگوی خود را انتخاب کرد و افراد مسئول برای ادامه پیشبرد امور آن، کلیات فعالیت های دفاعی و اعتراضی خود را بررسی و تصویب کردند. برای رضا شهابی که طی این نوزده ماه حبس و بیماری و مقاومت سرسختانه و اعتصاب غذا چهره شناخته شده ای بود، این وجه از فعالیت تبلیغی یعنی شناساندن چهره اش به افکار عمومی مساله دشورای نبود. علاوه بر فاصله زمانی که  میان دستگیری رضا شهابی و تشکیل کمیته دفاع  از او وجود داشت، عوامل دیگری نیز موجب شدند که این فاز از مبارزه تبلیغی برای شناساندن او با دشواری چندانی مواجه نباشد. از یک سو در طی این چند ساله با پیشروی جنبش کارگری و محبوس شدن چندین فعال کارگری، دیگر زندانی شدن کارگران به دلیل فعالیت در جهت کسب حقوق و مطالبات برای عموم در جامعه امر شناخته شده ای شده بود. جنبش کارگری از سال ۱۳۸۸ به بعد با داشتن چندین فعال پیشرو در بند، پدیده کارگر زندانی را به افکار عمومی شناسانده بود.  و از سوی دیگر کمپین دفاع از آزادی رضا شهابی از ابتدا در جغرافیای محلی محدود نبود. دستگیری و حبس رضا شهابی در پایتخت و در رابطه با فعالیت های وی به عنوان عضو هیات مدیره سندیکای واحد، شرکت بزرگ دولتی و شناخته شده، و در چارچوب یک سندیکای احداث شده قرار داشت. در این شرایط افکار عمومی به شکل سراسری با مورد دستگیری وی از همان ابتدا آشنا شد و دانست که او چرا به زندان رفته است.

اگر رضا شهابی از شرایط مبارزاتی محلی مناسب همچون محمود صالحی برخوردار نبود، اما جریان امور در پایتخت و در چارچوب شرکت واحد سراسری شدن دفاع از او را تسهیل کرده بود.

می توان گفت که شرایط عمومی برای شناساندن رضا شهابی به افکار عمومی مهیا تر بود. و در مجموع کمیته دفاع از وی، از این حیث، دشواری کمتری از کمیته دفاع از محمود صالحی داشت، و به اندازه آن نیاز به صرف نیرو نداشت.

گذشته از این شرایط خاص جغرافیایی که نیرو و فعالیت ویژه ای را در وظیفه تبلیغ می طلبید، می توان به وجوه عام و مشترک در هر دو کمیته اشاره کرد. هر دوی آنها کلیه فعالیتها را از طریق وبلاگ خود انجام می دادند، و هر دو از همان ابتدا با انتخاب یک سخنگو بکار خود تمرکز دادند.

فعالیت خبر رسانی و انعکاس شرایط زندانی، تحول در پرونده او، اوضاع مربوط به سلامت او، و مبارزات او در درون زندان، در هر دو کمیته از طریق وبلاگ انجام می گرفت.

در کمیته دفاع از محمود صالحی خبررسانی به اشکال متنوع نوشتاری و تصویری، جلسات متعدد پالتاکی،.مصاحبه های سخن گوی کمیته با رسانه های خارجی صورت می گرفت و با تحرک بسیاری همراه بود، و تا پایان کمپین ادامه یافت. به علاوه نامه نگاری و مکاتبه با نهادهای خارجی مانند اتحادیه های کارگری و سازمانهای دفاع از حقوق انسانی منظما انجام می شد و نامه های حمایتی مختلف آنان در وبلاگ این کمیته منتشر می گردید.

کمیته دفاع از رضا شهابی عمدتا با انتشار اطلاعیه های منظم امر خبررسانی را انجام می داد. در ابتدای این کمپین اطلاعیه های حمایتی در وبلاگ این کمیته منتشر شد. در این کمیته نیز تمرکز خبر رسانی بخوبی متحقق گردید. تا آزادی موقت رضا شهابی این کمیته توانست با صدور چهل و هفت اطلاعیه به شکل تقریبا منظمی افکار عمومی را عمدتا در جریان پرونده قضایی و وضع جسمانی و سلامت زندانی و نیز مبارزات او در زندان قرار دهد (اطلاعیه ۴۸ به مناسبت آزادی موقت و ۴۹ به مناسبت بازگشت به زندان منتشر شدند)، اما فعالیت تبلیعی کمیته به انتشار اطلاعیه محدود بود، سخنگوی کمیته از طریق مصاحبه با رسانه ها و مکاتبه با نهادهای جهانی فعالیت چشمگیری نداشت وغیبت  ابتکارعمل در این کمیته محسوس بود.

اهمیت صندوق های همبستگی و هم یاری در هر نوع از فعالیت های کارگری نیازی به توضیح ندارد. کمپین های دفاع از کارگران زندانی هم علی العموم و هم بشکل ویژه از این قاعده برکنار نمی مانند.

همچنانکه در کمیته دفاع از محمود صالحی سازماندهی جمع اوری کمک مالی یکی از محورهای مهم این کمپین بود، تا جایی که تعدادی از فعالین متعهد شده بودند که تا آزادی محمود صالحی از زندان دستمزد چند روز کاری خود را به او اختصاص دهند و این روال تا ازادی وی ادامه داشت و هیچگاه متوقف نشد و … و در واقع این برای اولین بار  بود که در جنبش کارگری در ایران، کارگران به شکل علنی به جمع آوری کمک و همبستگی مالی پرداختند. سازماندهی جمع آوری کمک مالی تاثیرات بسیار مهمی در برداشت. علاوه بر تامین هزینه های مورد نیاز دفاع از کارگر زندانی، امر همبستگی و صندوق مشترک به شکلی شفاف و علنی خود را در جنبش کارگری جا انداخت؛ و تعهد مالی اعضا در پیوند آنان با کمیته نقش بزرگی ایفا کرد.

کمیته رضا شهابی از همان ابتدا به جمع اوری کمک مالی نپرداخت، و شرکت فعالین این کمیته نیز در روند دفاع از ازادی رضا شهابی به حوزه همبستگی مالی بسط نیافت.

سازمان دهی و بسیج نیرو برای اقدامات عملی نظیر تظاهرات و تجمع های اعتراضی و همچنین اعتصاب یکی از اشکال رایج و مهم در کمپین های دفاع از حقوق کارگری و کارگران زندانی است.

کمیته دفاع از محمود صالحی در این جهت اقدام به برگزاری تجمعاتی با حضور فعالین از نقاط مختلف ایران در مقابل مراکز سرکوب دولتی، زندان مرکزی سنندج و دادگستری نمود. کمیته دفاع از رضا شهابی برگزاری چنین تجمعاتی را هم در دستور خود نگذاشت.

لازم به یادآوری این است که پس از دستگیری اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در خرداد ماه سال پیش در کرج، از سوی اعضای این کمیته تجمعاتی (هر چند کوچک) در مقابل زندان ها انجام گرفت. انجام این آکسیونها خود نشاندهنده این واقعیت است که برگزاری چنین تجمعاتی برای آزادی کارگران زندانی در مقابل زندان های جمهوری اسلامی در خارج کردستان، در همان شرایط زمانی و مکانی که کمپین برای آزادی رضا شهابی جریان داشت، می توانست امکان پذیر باشد.

یک فعالیت مهم کمیته دفاع از محمود صالحی فراخوان به یک اعتصاب عمومی بیست و چهار ساعته بمناسبت یکصدمین روز زندانی شدن او بوده است. اعتصابی که هفتصد نفر به فراخوانش  پاسخ مثبت دادند، فعالیت های کمپین را به سطحی بالاتر ارتقا داد، بازتاب بزرگی در داخل و خارج کشور یافت و در تقویت اتحاد در میان این دو نقش بزرگی ایفا کرد.

اهمیت ویژه ایجاد پیوند با اجزا و مبارزات دیگر کارگری و طرح اقدامات عملی در جهت تقویت همبستگی طبقاتی، برای کمپین های کارگری نیز نیازی به توضیح ندارد.

در وبلاگ کمیته دفاع از رضا شهابی با وجود انتشار چند خبر مربوط به دیگر کارگران زندانی، این فعالیت بشکل لازم و موثر گسترش نیافت و در محدوده باریکی متوقف ماند.

این وجه از فعالیت همبستگی در کمیته دفاع از محمود صالحی بسیار برجسته بود.  در کنار مرتبط نمودن مبارزه در سطوح محلی و سراسری، این کمیته در جهت گسترش همبستگی کارگری وبلاگ خود را در اختیار اجزای دیگر از مبارزات کارگری قرار داد و خود مبنعی شد برای انتشار اخبار مختلف کارگری، و از این طریق پیوند اجزای جنبش کارگری را با یکدیگر مستحکم نمود.

کمیته دفاع از محمود صالحی در نزدیک کردن امر ازادی و دفاع از کارگران مختلف زندانی نیز پیشتاز بود. طرح گلگشتی جهت حمایت مشترک از محمود صالحی و منصور اسانلو را ارائه نمود، و در این جهت فعالیت مشترکی میان کمیته دفاع از محمود و هیات مدیره سندیکای واحد صورت گرفت و انتشار موضوع محمود در اطلاعیه واحد نشانه موفقیت این طرح بود.

علاوه بر همبستگی با دیگر بخشها و مبارزات کارگری، کمیته محمود صالحی قدم مهم دیگری در جهت همبستگی با قربانیان استبداد و سرکوب سیاسی برداشت، وقتی سخنگوی آن بمناسبت نوزدهمین سالیاد کشتار زندانیان در سال ۶۷ در گلزار خاوران حاضر شد و متنی در محکومیت این کشتار قرائت کرد.

تلاشهای کمیته دفاع از محمود صالحی و کمپینی که در تمام سال ۱۳۸۶ برای آزادی وی جریان داشت همراه با انعکاس صدای مقاومت او در زندان، در میان فعالین کارگری و اجتماعی فضای مبارزاتی پویا و بادوامی ایجاد کرد، و مدتها بعد از آزادی همچنان سمبل مقاومت کارگری در برابر سرکوب و استبداد بود. بعدها نیز وخامت بیماری محمود صالحی موضوع بسیج فعالین کارگری گردید. ابتکارات تازه ای در حمایت از او شکل بست. انتشار گزارش – مقاله ای بنام “از زخم قلب محمود صالحی” (محمد قراگوزلو- خرداد ۱۳۸۹) بنوبه خود تاثیر مهم و مثبتی در فعالیتهای همبستگی کارگری و تقویت اتحاد میان فعالین کارگری در داخل و خارج از کشور بجا گذاشت. شبهای همبستگی با محمود صالحی در خارج کشور شاهد زنده دیگری از این واقعیت بود.

جا داشته و دارد که کمیته دفاع از رضا شهابی تجربه زنده کمیته دفاع از محمود صالحی را راهنمای خود قرار دهد

 

بررسی اجمالی عملکرد دو کمپین دفاع از کارگران زندانی با به شرایط مشخص زمانی و مکانی هر یک نشان می دهد که کمیته دفاع از محمود صالحی عرصه بزرگ و متنوعی از فعالیتهای ضروری و امکانپذیر تبلیغی و آکسیونی و همبستگی را پیش روی خود گذاشته بود، و بشکلی پویا در به انجام رساندشان تلاش می کرد. و ابتکارات آن موجب ایجاد پیوندهای مبارزاتی میان بخشهای مختلف جنبش کارگری در ایران و میان فعالین کارگری در داخل و خارج گردید.

نقطه قوت کمیته دفاع از محمود صالحی در این بود که به شکل جمعی و با توجه به شرایط عمومی و ویژگیها، امکانات و ظرفیت ها، ابتکاراتی طرح و در دستور می گذاشت، و برای عملی کردن آنها همه ظرفیت ها و توانایی های فعالین و اعضای کمیته را بکار می انداخت. در واقع شیوه کار این کمیته متکی بر تقسیم کار جمعی در مناسبات و فضای پویا بود، بنحوی که اعضایش خود را در این کمپین دخیل می دانستند.

هر چند برخی از اقدامات آن متحقق نشد، اما قدرت کمیته در این بود که از همان ابتدا فرض را بر ناممکن بودن این اقدامات نگذاشت و همه تلاش خود را برای بعمل در آوردن طرحهای جمعی بکار بست.

در کمیته دفاع از رضا شهابی محدوده عمل تبلیغی بسیار محدودتر ماند، مساله کمک مالی و فعالیت های آکسیونی و همبستگی عملا در دستور قرار نگرفت. در حالی که تعداد اعضا و امضا کنندگان این کمیته به بیش از دو برابر کمیته دفاع از محمود می رسد و بسیاری از چهرهای سرشناس، با تجربه و معتبر جنبش کارگری ایران در آن شرکت دارند، فعالیت متناسب با ظرفیتهای خود انجام نداد، و ذخیره عظیمی را که داشت برای انجام کارهای ضروری بسیج نکرد.

کمپین های دفاع از کارگران زندانی در ایران در صورت برخورد فعالانه و پویا به موضوع همبستگی کارگری براستی این ظرفیت را دارند که بشکلی موثر در خدمت گسترش و تعمیق مبارزه طبقاتی و ارتقای مبارزات جنبش کارگری قرار گیرند.

به یقین می توان ادعا کرد که کمپین های مشابه و کمیته های آتی با بررسی دقیقتر نقاط قوت و ضعف و جمعبندی از تجربیات این دو کمیته و درس آموزی از آنها می توانند بنحو موثری به این امر یاری رسانند.

امید این داریم که کمیته دفاع از رضا شهابی امر دفاع از وی را پس از آزادی موقت و بازگشت او به زندان را این بار به شکلی پویا و فعالانه و همه جانبه ادامه دهد.

می توان امیدوار بود که کمیته دفاع از رضا شهابی امر دفاع از وی را پس از آزادی موقت و بازگشت او به زندان را این بار با استفاده از تجربیات کمیته دفاع از محمود صالحی به شکلی پویا و فعالانه و همه جانبه ادامه دهد.

۱-نگاه کنید به “چگونگی شکل گیری واقدامات کمیته دفاع از محمود صالحی” نوشته بهزاد سهرابی در مرداد ۱۳۹۱