نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

زن در جهان مدرن معاصر

خبر تجاوز جنسی و “زجرکش” شدن یک دختر جوان ۲۳ ساله در دهلی، توسط شش مرد، در اتوبوسی در حرکت در پایتخت هند، جهانی را نسبت به ابعاد خشونت و نا امنی زنان در هند، در شوک فروبرد و موجی از خشم را در سراسر هند برانگیخت. 
توحش و حیوانی نامیدن، سبعیت و رفتاری که با این زن طی دو ساعت آخر زندگیش شده است، ارفاق زیادی به مرتکبین آن و بی انصافی در حق حیوانات است. خون آشام ترین وحوش با اعضا تیره خود چنین نمی کنند.  جامعه هند زیر فشار انفجار اعتراضی بود که طی چند هفته تمام فضای جامعه را تحت تاثیر قرار داده بود، که اخبار تجاوز گروهی به زنان بیشتری را منتشر کرد. چهار هفته پس از جنایت دهلی، زن ۲۹ ساله دیگری، مسافر یک اتوبوس دیگر در ایالت پنجاب، توسط شش نفرمورد تجاوز قرار گرفت! باز مسئله خشونت علیه زنان در هند و کشورهای همجوار، به میدیا کشیده شد. و داستانهای هراسناک زندگی دهها و دهها زن دیگری که چهرهایشان با اسید و توسط همسران منهدم شده بود، روی صفحه تلویزیونها در سراسر جهان، و به منازل مردم، رفت. داستان قدیمی و شناخته شده “سنت دیرینه” قتل دلخراش نوزادان دختر در هند، شکنجه و به آتش کشیدن عروسان به خاطر کمبود جهیزیه، زندگی و مرگ “عروسان” خردسال، و دهها و دهها شکل دیگر قصاوت و بی رحمی نسبت به زنان و دختران، باز زنده شد! و جهانی را از زندگی در این باطلاق ضد انسانی، بیزار کرد.

گزارشات و آمار، تنها گوشه بسیار کوچکی از ابعاد بربریت قرون وسطایی علیه زنان، که از هند تا سوئد و از آمریکا تا آفریقا فاجعه میآفریند، را منعکس میکند. پا گذاشتن زنان و دختران به جهانی با چشم اندازی مخوف و هراسناک از تعرض جنسی، بخصوص در جوامع مذهب زده و فقر زده، نه استثنا و حادثه، که قاعده زندگی اکثر زنان و دختران است. آزار جنسی زنان، امروز بخشی از “فولکلور” مردم جهان، است. جایی کمتر و جایی بیشتر! چشم گشودن به دنیایی ترسناک و ناامن از نظر جنسی، برای اکثر زنان و دختران در سراسر جهان، از جمله مفروضات و داده های زندگی امروز است. زن ستیزی، این یادگار عهد عتیق و قرون وسطایی، امروز بخش انتگره ای از جهان صنعتی و مدرن معاصر است.
اما چرا؟ و تاکی؟ علیرغم قرنها تلاش جنبش های عدالتخواه و برابری طلب، علیرغم مدفون شدن انواع دیگر پدیده های مشابه عهد عتیق و قرون وسطایی چون انگیزاسیون و برده داری و اربات و رعیتی و …، طاعون زن ستیزی در جهانی با دستآوردهای عظیمی از تمدن و ثروت و دانش و آگاهی، ریشه کن نشده است؟ و چرا ویروس این بیماری هولناک اجتماعی، تا این اندازه جان سخت است؟
مربوط کردن جان سختی زن ستیزی، و فجایع هولناکی که از آمریکا تا آفریقا و آسیا بر سر زنان و دختران “نافرمان” یا “اضافی” ریخته شده است، به کمبود علم وسطح داشن بشر، سطحی تر از آن است که کسی را به فکر یافتن راه حلی ریشه ای بیاندازد. مربوط کردن اشکال فجیع تر زن ستیزی، در هند و پاکستان و سومالی و ایران و عراق و …به ناآگاهی بشر و فقدان دسترسی اش به ایده های انسانی، پیش پا افتاده تر از آن است که کسی را به تعمق اندازد.
از چهارصد سال پیش و روزی که گالیله به جدال خدا رفت! از دویست سال پیش و روزی که انقلابیون در فرانسه کلیسای کاتولیک را به زیر کشیدند، بساط خدا را جمع کردند، و کشیشان صلیب برگردن و انجیل بدست را فراری دادند، بشر در سراسر جهان بیدار شده است! علم و قدرت بشر، برتری اش را بر خدایان همه مذاهب و باورهای ضدانسانی همه مذاهب، قرنها است که ثابت کرده است. از تعرض وسیع و جهانی علم و جنبش های اجتماعی به مذهب و خرافات و ایده های قرون وسطایی و از جمله قربانی کردن ساحره ها، قرنها گذشته است. حواله دادن مبارزه با اپیدمی جهانی لگدمال شدن زندگی و سلامت نیمی از جمعیت جهان، میلیاردها زنان، به رشد و اشاعه واکسیناسیون علم و دانش، نه درمان که تنها مرهمی موقت بر دردهای ناشی از این باطلاق عفونی است. این پاسخ ها برای جهان صنعتی و مدرن سرمایه داری امروز که در آن سرعت و رشد کشفیات و اختراعات جدید تکنولوژیکی روزانه آن، از سرعت دستآوردهای یک قرن گذشته پیشی میگیرد، بیش از حد حاشیه ای و گمراه کننده است.
جنبش های اجتماعی، و از جمله جنبش معترضین به فاجعه زن بودن در هند و پاکستان و افغانستان و عراق و ایران و …، را حواله دادن به “آموختن این علم و آگاهی” که پاشیدن اسید بر صورت و پیکر زنان “بد” است! پاشاندن بذر این “آگاهی” که خشونت نسبت به زنان و آتش زدن عروسان “انصاف نیست”! و “تبلیغ” اینکه قتل نوزادان دختر دلخراش است، و حجاب اجباری “خوب نیست”! و حواله دادن خشکاندن باطلاق جهانی زن ستیزی به پروسه های تاریخی تصویت این و آن قانون ضد ریختن اسید و تجاوز جمعی به زنان و “اختیاری کردن حجاب”، و … عوامفریبی بیش نیست.
انتظارات و آرزوهای عظیم علمی مردم جهان، در تسخیر کرات و سفر به ناشناخته ترین کنج های کشف نشده جهان مادی و ذهنی را، جایگزین تدریس مضار آتش زدن ساحره های جهان امروز کردن! آمال و آرزوی سهم بری برابر همگان از ثروت عظیم موجود در جهان را، با لگد به قعر “اشاعه آگاهی” نسبت به ضرورت تصویب قانون ممنوعیت اسید پاشی، پرتاب کردن! عقبگردی است که این عوامفریبی ها به انسان جهان امروز تحمیل میکند. پس زدن توقعات بشر امروز از دستیابی به ترقی، علم و آگاهی شایسته عصر خود، و کشاندن آن به ظلمت پروسه های دردآور “اثبات آدم بودن و برابر بودن زنان”، تنها نشان وارونگی جهان متمدن امروز است.
سنت و فرهنگ و باورهای عقب مانده و ارتجاعی، در سراسر جهان و هرکجا که با سودآوری و رشد سودآوری سرمایه در تناقض قرار گرفته است، یک شبه ریشه کن شده است. بردگی سیاهان و بی حقوقی های اجتماعی بسیار دیگر، بیسوادی و طاعون و جزام و فلج اطفال و سل و دهها و دهها بیماری جسمی و اجتماعی، هرکجا در مقابل سودآوری سرمایه مانع ایجاد کرده است، ریشه کن شده است. جایی که سودآوری سرمایه ایجاب کرده است، دهها و دهها برهوت و بیابان و کویر در سراسر جهان به بهشت های تفریحی و مناسب ترین اماکن زندگی تبدیل شده اند.
جان سختی ویروس زن ستییزی نه از ناآگاهی بشر و فقدان دانش او نسبت به مشخصات این ویروس، که از دستانی ناشی میشود که از این ویروس حفاظت میکند! آن را پرورش میدهد! تا در جنگ های معین اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از آن استفاده ابزاری کند! همانطور که صدام از گاز شیمایی استفاده کرد و ترومن از بمب اتم!
واقعیت این است که در انقیاد نگاه داشتن نیمی از جمعیت جهان، میتواند منشا سود و سودآوری باشد و نیرویی مادی، قدرتی مادی، از آن سود میبرد. چه نیمی مناسب تر از آن نیمه ای که تاریخا توسط مذهب و اعتقادات خرافی، کم ارزش و پست تعریف شده است. ریشه اسید پاشی به زنان در هند و حجاب اجباری در ایران و عروس سوزان در هند و قتل های ناموسی در انگلیس و آمریکا و سوئد، منفعت مادی نظامی است که علیرغم ریختن اشک بر حال این و آن قربانی، علیرغم مخالفت با این و آن درجه از افراط گرایی، از کم ارزشی زن سود میبرد.
آقای شارما، وکیل مدافع چند تن از متهمین پرونده قتل و تجاوز جمعی در دهلی، میفرماید که: هرگز در هیچ کیس تجاوز جنسی به زنان، ندیده است که “سلطان جنایت هم به زن محترمی، دست بزند”! پیشتر هم قضات زیادی در دادگاههای مربوط به رسیدگی به کیس های تجاوز جنسی در آمریکا و انگلیس اعلام کردند که نحوه لباس پوشیدن و رفتار زنان دلیل تعرض به آنها است! نه آقای شارما بیسواد است و نه قضات عالیرتیه در آمریکا و انگلیس! این ها میدانند که این اظهارات مخالفین توحش ضد زن را به جای تعرض به ریشه زن ستیزی، بدنبال اثبات بی گناهی زنان میفرستد!
۲۳ ژانویه ۲۰۱۳