نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

برعلیه انتخابات ضد مردمی و غیر دمکراتیک

مردم مبارز و انقلابی ایران ۳۴ سال است که انتخابی ندارند و نمی توانند انتخاب کنند و به آنها اجازه داده نمی شود که انتخاب کردن داشته باشند. بیش از سه دهه است که این مردم رنج و فلاکت ددمنش ترین و هارترین رژیم دنیا را به دوش می کشند و در زندانی به بزرگی کشور ایران با ۷۵ میلیون زندانی به سر می برند. کوچکترین حق و حقوق انسانی و اجتماعی را از آنها سلب و دریغ کرده اند. یک نفر برای میلیونها انسان که تفکرات و خصوصیات مختلف و متفاوت اجتماعی – سیاسی دارند تصمیم می گیرد. بر طبق تفکرات عقب مانده مذهبی خود و بر خلاف شئون انسانی کنونی جامعه دستور و فتوا میدهد و دار و دسته های سیاه مذهبی خود را با افکار قرون وسطایی به جان مردم انداخته است و به زندان بانان این زندان بزرگ تبدیل شده اند.   از همان اولین انتخابات کذائی ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که به سناریوی رفراندم جمهوری اسلامی شناخته شد فقط با دو کلمه ( آری ) و( نه ) خودشان را به مردمی که دو ماه پیش استبداد شاهنشاهی را سرنگون کرده بودند تحمیل کردند. اگر کسی در شناسنامه اش مهر جمهوری اسلامی (آری) نداشت از کار بیکار میشد. شامل استخدام شغلی نمی شد. ورودی به دانشگاهها و دیگر مراکز آموزشی ممنوع بود. روسا و استادان دانشگاهها را اخراج میکردند. بگیر و ببندها شروع شد و از همه بدتر به عنوان ضد انقلاب و طرفدار شرق و غرب به حساب میامدند و در نتیجه دستگیر و روانه زندان می شدند. هر چند که زور گوییها و سرکوب مردم از همان فردای ۲۲ بهمن سال ۵۷ شروع شد ولی این رفراندم به نمایندگان جدید سرمایه و مذهب جنبه قانونی داد که افسار گسیخته و با دست بازتر به سرکوب و کشتار مردم انقلابی دست بزنند.

تمام رئیس جمهوریها ونخست وزیران این رژیم از مهدی بازرگان تا بنی صدر گرفته تا رجایی و با هنر و روسای دوران جنگ ضد مردمی و ارتجاعی ایران و عراق تا آنهایی که بعد از جنگ و تاکنون آمدند و رفتند همگی از طرف نماینده خداوند بر روی زمین انتصاب می شدند و وقتیکه مورد غضب و قهر قرار می گرفتند عزل می شدند و یک کله خشک حزب الهی شکنجه گر و تیر خلاص زن دیگر به سر جایش گذاشته می شد.

این انتخابات مسخره هم با سناریوهای قبلی هیچ فرقی ندارد. یادمان نرود همین چهارسال پیش راه دوری نمیرود. از همین حالا فرد مورد نظر برگزیده شده است و هر چی مردم بگویند برای سران رژیم اسلامی پشیزی ارزش ندارد.

مردم آزاده ومبارز ایران این انتخابات شما نیست. وظیفه انقلابی شما فقط بایکوت کردن و نرفتن به پای صندوقهای رای میباشد. ماهییت این انتخابات غیر دمکراتیک و دهن کجی به خواستهای مردم است. چرا زنان که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند نماینده ای در این به اصطلاح انتخابات مردمی ندارند. یکی دو نفر هم که کاندید شدند رد صلاحیت شدند” چونکه قانون اسلام زن را نصف مرد میداند و می گویند مغزشان تمام و کامل نیست. فقط مرد (رجل ) حق انتخاب کردن وانتخاب شدن وفرمانروایی دارد. این حکومت مذهبی مرد سالارانه باید از بین برود. کارگران و دانشجویان و عشایر و اقلیتهای مذهبی و گروهای سیاسی چپ و سکولار و در کل تمام قشرهای مردمی به عنوان شهروندان این کشور چرا نباید کاندیدا داشته باشند. در طی سه دهه ماهییت حاکمییت جانیان مذهبی و سرمایه برای مردم آزادیخواه ایران روشن شده است. این انتخابات را به آخرین روز مرگ رژیم تبدیل کنید. شما چیزی از دست نمی دهید بلکه با سقوط رژیم جمهوری اسلامی همه آنچه را که از دست داده اید دوباره بدست خواهید آورد.

فقط یک دولت سوسیالیستی است که می تواند نماینده تمام آحاد واقشار مردم جامعه باشد و حقوق سیاسی- اجتماعی مردم را رعایت کند. چونکه در اساس این شوراها و مجمع عمومی مردمی است که امورات کشوری را اداره می کنند.

زنده باد حکومت شوراها

بهمن یوسفی ۱۸/۳/۱۳۹۲