نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

نه به مضحکه انتخابات! ترکیه راه را نشان میدهد!

خاتمی سیاست اصلاح طلبان حکومتی را روشن کرد: روحانی و عارف ائتلاف کنند، و به سهم خود برای جبران یاس ناشی از ضربه فنی رفسنجانی به صف هواداران شان “امید” ببرند و به سهم خودشان تنور “حماسه انتخاباتی” خامنه ای و “نظام عزیز” اسلامی شان را گرم کنند. رفسنجانی هم همین سیاست را دارد. ظاهرا و بقول خاتمی، موسوی و کروبی هم “نه نظر منفی دارند و نه نظر مثبت”! خاتمی تاکید کرده که “ایده ال ها را در دلهایتان نگه دارید و واقع گرا باشید”، یعنی به همین چیزی که جلویتان گذاشته اند قناعت کنید! این جماعت حتی جرات ندارند در انتخابات شرکت نکنند. تئوری آنرا هم دارند: “از صندوق رای قهر کردن راه حل نیست”!  همین خاتمی ابتدا میگفت “انتخابات آزاد”، “آزادی زندانیان سیاسی” (منظورشان زندانیان خودشان بود)، بعد گفت منظورم “شرایط آزاد انتخابات برای همه سلیقه های دورن نظام است”، و حالا “واقعگرائی” اسلامی و آخوندی حکم میکند که برای شرکت اصلاح طلبان حکومتی حول ائتلاف روحانی و عارف در انتخابات نیرویشان را بسیج کنند. اصلاح طلبی اسلامی همین است، بدون برسمیت شناسی کل نظام و مشخصا خامنه ای و شرکا این جنبش معنی ندارد. هر کسی هم پشت آنها میرود تنها به جمهوری اسلامی به رهبری خامنه ای رای میدهد.

باید در روزهای آتی منتظر بود که اردوی متحجرتر جمهوری اسلامی نیز کبوتری از کلاهشان در بیاورند. امر همه شان یکی است، حفظ نظام برای همه شان “اوجب واجبات” است، تداوم فقر و فاقه اقتصادی برنامه همه شان است، تداوم زن ستیزی و آپارتاید جنسی هویت همه شان است، اینها پاره های تن نظام اسلامی اند و مشترکاتشان بسیار وسیع و اختلافاتشان “میکروسکوپی” و خانوادگی است.

اردوی آزادی و برابری، مردم کارگر و زحمتکش، زنان سرکوب شده، جوانان تشنه آزادی، نباید بیش از این اسیر این بازی مسخره اسلامی شوند. الگوی اعتراض توده ای و کارگری در ترکیه وجود دارد. مردم آزادیخواه و کارگران در ترکیه نشان دادند که میتوان بسرعت یک دولت استبدادی – اسلامی و سرکوبگر را در آستانه سقوط قرار داد. راه حل بسیار روشن است و قبل از ترکیه در کشورهای منطقه و شمال آفریقا و اروپا تکرار شده است. ایران هم میتواند و ضروری است همین راه را برود.

رویدادهای ترکیه و مسئله زن

رویدادهای ترکیه فی الحال تاثیرات و پیامدهای زیادی داشته است که خارج از جغرافیای سیاسی ترکیه عمل میکند. بخشی از این تاثیرات و پیامدها مستقیم و یا غیر مستقیم به مسئله زن و جنبش آزادی زن مربوط است. تیتر وار به چند مورد اشاره میکنیم:

۱- مردم ترکیه شیپور آغاز پایان مدل اسلام اردوغانی موسوم به “اسلام میانه رو” را بصدا درآورده اند. این مدل بعنوان آلترناتیو حکومتی که برای دولتهای غربی در فقدان یک مدل تمام عیار پرو غربی، مطلوبیت دورانی داشت، جایگاهی جدی در صفبندیهای آینده خاورمیانه ایفا نخواهد کرد. این روند تازه شروع شده است و باید منتظر تاثیرات آن در خطه ای بود که این نوع اسلام کمابیش قدرت دارد.

۲- عقب راندن اسلام اردوغانی موسوم به “میانه رو” به نیروی پیشروی اسلام ضد غربی منجر نشده است. این شکست اسلام میانه رو در اردوگاه اسلامیون به وقوع نپیوسته است بلکه این نوع اسلام حکومتی توسط مردم کارگر و زحمتکش به حضیض رانده شده است. در نتیجه کل جنبش اسلام سیاسی در منطقه که ضد زن بودن هویت مشترک شاخه های مختلف آنست، دچار یک عقب نشینی شده است. این صف درهم ریخته و آشفته اسلامیون امکان میدهد که نیروهای آزادیخواه و برابری طلب و مشخصا جنبش آزادی زن در منطقه پرچم آزادی و برابری و سکولاریسم را برافرازد.

۳- در ترکیه سکولارها به نیروهای ارتش و ناسیونالیست های آتاتورکیست محدود نمیشود. در دوره ای که مردم و کارگران در صحنه سیاسی نبودند، ارتش در تقابل با اسلامیون به نماینده سکولاریسم تبدیل میشد. اما تقلیل سکولاریسم در ترکیه به “سکولاریسم ارتشی” و ندیدن نیروی وسیع مردم کارگر و زحمتکش و زنان و جوانان که عمیقا سکولاریسم میخواهند و سکولاریسم شان را با برابری طلبی و عدالت اجتماعی پیوند داده اند، اگرنه آگاهانه اما عملا به جنبش اسلامی در ترکیه و منطقه خدمت میکند. چنین موضعی عملا از اهمیت تلاش برای سکولاریسم که رابطه مستقیم و بلافصلی با پس زدن جنبش اسلامی، سگ پاسبان سرمایه دارد، میکاهد. نتیچه چنین موضعی هم به نفع اسلامیون تمام میشود و هم مستقیما به نفع حکومتهای سرمایه داری که اسلام را بعنوان روبنای ایدئولوژیک و یک سلطه سیاسی و سرکوب مستمر به مردم تحمیل کرده اند. سکولاریسم در ترکیه یک نیروی اجتماعی واقعی است که بسیار وسیع تر از سکولاریسم حکومت ارتشی ها است.

۴- بورژوازی در منطقه دستور کار سکولاریستی ندارد. این باید برای هر نگاه تیزبین روشن باشد. تحقق سکولاریسم در منطقه که رابطه مستقیمی با تقابل با سلطه دستگاه مذهب و ماشین تروریستی  اسلام سیاسی دارد، تماما روی دوش جنبشهای کارگری و سوسیالیستی در منطقه و مشخصا روی دوش جنبش کمونیسم کارگری است. مردم ترکیه با پس زدن اسلام اردوغانی در سکولاریسم ارتشی متوقف نمیشوند چون سکولاریسم تنها ویژگی و مسئله مورد مجادله در ترکیه امروز نیست.

۵- خیزش توده ای در ترکیه به بحران حکومتی امپریالیستها و نقشه هایشان برای خاورمیانه و شمال آفریقا ضربه ای کاری وارد کرده است. ضربه ای که هم میتواند به رشد نیروهای جنگ طلب و میلیتاریست در منطقه میدان دهد و هم شرایط را برای نیروهای آزادیخواه و انقلابی و کارگری و سکولار فراهم کند که پروژه آلترناتیو خودشان را در مقابل این جوامع بگذارند. خیزش در ترکیه روی مسئله کرد تاثیر میگذارد و راه حلهای تاکنونی را زیر سوال میبرد.

۶- لذا آزادی زن در ایران، ترکیه، مصر، تونس و کشورهای اسلام زده تماما به امر پیشروی کارگر و کمونیسم گره خورده است. جنبش اعتراضی در ترکیه کارگری است، سکولار است، ضد تبعیض است، ضد سرکوب و استبداد سیاسی است، ضد قوانین شریعه و اسلامی است، زنان در صف اول آن قرار دارند، و سهم خود را از آزادی و رشد اقتصادی و ثروت موجود میخواهد. واضح است که در هر جنبش توده ای و در هر تحول سیاسی انواع نیروها شرکت دارند و از هر منفذ جامعه انواع انتقاد توسط جریانات و احزاب سیاسی جنبشهای سیاسی متفاوت طبقات اجتماعی طرح میشوند. سرنوشت این تقابلها نیز آینده این خیزش و حتی تداوم آنرا تعیین میکند.

۷- هر ناظر هشیاری میتواند ببیند که رویدادهای ترکیه فی الحال موقعیت بهتری را برای پیشروی زنان و سکولاریسم و برابری طلبی در منطقه مهیا کرده است. مردم آزادیخواه در منطقه و جهان با رویدادهای ترکیه به وجد آمده اند. در ایران باید این انبار امید و باروت را علیه پایه های تحجر و اختناق اسلامی بکار برد. درهم کوبیدن مضحکه انتخابات گام اول این حرکت است. ترکیه راه را نشان داده است!

امروز بیش از پیش میتوان گفت: “نه” به مضحکه انتخابات اسلامی! کل حکومت اسلامی باید برود! *

۹ ژوئن ۲۰۱۳