نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

فقر و فلاکت بیشتر، وعده های دولت به کارگران و مردم

وضع وخیم زندگی و معیشت میلیونها کارگر و توده های وسیع مردم و فضای اعتراضی جامعه به یک چالش مهم رژیم اسلامی تبدیل شده است. هنوز روحانی سر کار نیامده است، زمزمه بر سر اینکه خزانه دولت خالیست، دولت دهم بالغ بر ٢٠٠ هزار میلیارد تومان به سیستم بانکی و بخش خصوصی بدهکار است و غیره، بلند شده و عملا ورشکستگی نظام بانکی و دولت را اعلام کرده اند.   در همین رابطه ترکان نماینده روحانی بودجه سال ٩٢ را غیر واقعی خوانده و همه نگرانی اش  اینست که قرار است در بودجه سال ٩٢ “یارانه ها” به روال سابق پرداخت شود. سپس نتیجه میگیرد که باید قیمت حامل های انرژی طبق تصمیم مجلس ٣٨  درصد افزایش یابد و گرنه برای اجرای آن پولی موجود نیست. خود جناب حسن روحانی نیز در سایتش خوش خبری میدهد که قانون “هدفمند کردن یارانه ها” به درستی اجرا خواهد شد و همچنان “یارانه های نقدی” پرداخت میشود. حتی به تعدادی از دهک ها بیشتر هم پرداخت خواهد شد!!!. این درحالیست که همین امروز قیمت ها به طور سرسام آوری و هر روزه افزایش می یابد و زندگی و معیشت مردم به حد تباهی رسیده است و با وجودیکه خود روحانی نیز نرخ تورم را ۴٢ درصد اعلام کرده و یک روز بعد از سخنان او بانک مرکزی این نرخ را ٣٩ درصد خوانده است، اصلا بحثی بر سر افزایش سطح دستمزدهای چند بار زیر خط فقر کارگران نیست.

بدین ترتیب اینها همه آنچیزیست که دولت “تدبیر و امید” روحانی به کارگران و به مردم وعده میدهد. معنی  واقعی همه این بحث ها نیز ادامه طرح ریاضت اقتصادی “هدفمند کردن یارانه ها” و اجرای “درستش”، یعنی سفت تر کردن کمربندها و افزایش چندین برابر قیمت هاست. معنی این حرفها به نتیجه رساندن طرحی است که احمدی نژاد آغازش کرد و فقر و فلاکت بیشتر برای کارگران و مردم ببار آورده است. این همه آنچیزیست که طیفی از جریانات مفلوکی چون دوم خرداد و جنبش سبز و رسانه هایی چون بی بی سی و صدای آمریکا مردم را به انتظار برای  آن فرا میخوانند.
شکست محتوم همه این طرح ها برای نجات اقتصاد بحران زده جمهوری اسلامی و خواب و خیالهای دولت “تدبیر و امید” روحانی از پیش روشن است. ما قبلا شکست محتوم طرح “هدفمند کردن یارانه ها”، این طرح ریاضت اقتصادی جمهوری اسلامی را، اعلام کردیم و سخنان ترکان و روحانی و کارشناسان اقصادی شان همه و همه  به روشنی بر صحت آنچه که گفتیم تاکید میگذارد. علتش نیز بسادگی اینست که بحران اقتصادی رژیم اسلامی همزاد این رژیم  و راه حلی اقتصادی ندارد.
اما نکته قابل توجه اینجاست که این حضرات حتی به روی خود نیز نمی آورند که چرا احمدی نژآد با وجود پشتیبانی ولی فقیه و کل دستگاههای حکومتی برای اجرای طرح “هدفمند کردن یارانه ها” ، شکست خورد  و نه تنها این بلکه جنگشان بالاتر گرفت؟ چرا طرحی که قرار بود ١٢٠ هزار میلیارد تومان برای دولت سالانه درآمد داشته باشد، به خزانه خالی دولت منتهی شد؟ مگر نه اینکه جمهوری اسلامی  تمام نیروی سرکوبش را در خدمت اجرای “هدفمند کردن یارانه ها” سازمان داد و از قبل آماده کرده بود؟ مگر نه اینکه حکومت برای اجرای این طرح بر سرکوب کارگران و کل جامعه شدت داد و بر لیست اعدامهایشان افزود. پس مشکل کجاست؟

پاسخ اینست که جمهوری اسلامی قرار بود با طرح کذایی “هدفمند کردن یارانه” در واقع یک ریاضت اقتصادی تمام عیار را بر جامعه حاکم کند. اما اهرم تحمیل ریاضت اقتصادی به مردم سرکوب و اختناق و منکوب کردن جامعه است. و احمدی نژاد و جمهوری اسلامی قبل از اجرای این طرح یک شکست آشکار را در این زمینه از کارگران و مردم چشیده بودند. نه فقط نتوانستند فضای اختناق و سکوت را بر جامعه حاکم کنند بلکه جنبش اعتراضی و سرنگونی طلبی در کل جامعه در ابعاد یک انقلاب میلیونی در سال ٨٨ به خیابان آمد و حکومت را به لبه سقوط نزدیک کرد.
وقتی این طرح کذایی را در سال ٨٩ به اجرا گذاشتند نیز از همان آغاز با اعتراضات کارگران و مردم روبرو شدند. جنبشی گسترده بر سر پرداخت نکردن قبض ها شکل گرفت. علیرغم سرکوبگریهای رژیم، محیط های کارگری همچنان کانون های داغ اعتراض علیه رژیم اسلامی بودند و  ترس از اوج این اعتراضات، نزاع  بر سر چگونگی اجرای این طرح  را در درون حکومت شدت داد. بویژه با به اجرا گذاشته شدن طرح٬  قیمتها به سرعت ۶٠ تا ٧٠ درصد  و حتی بیشتر افزایش یافت. عملا چندین برابر پولی که تحت عنوان یارانه نقدی به مردم پرداخت میشد، از جیب مردم ا بیرون کشیده شد و فلاکت بیسابقه ای بر گرده مردم حاکم گردید. این وضعیت فضای اعتراض در جامعه را شدت داد. هراس از “فتنه اقتصادی” به کابوس شب و روز رژیم تبدیل شد. بدین ترتیب طرحی که قرار بود سالانه حدود ١٢٠ هزار میلیارد تومان پول عاید دولت کند، عملا به وبال گردن رژیم تبدیل شد. بطوریکه به گفته خودشان در آمدهای موجود توانست فقط ۵٠  درصد پول یارانه های نقدی را تامین کند و این وسط دولت بدهکار از آب در آمد. همزمان تحریم های اقتصادی بر وخامت وضعیت اقتصادی شدت داد و اقتصاد رژیم اسلامی به فروپاشی و بن بست کامل رساند.
نتیجه اینکه طرح “هدفمند کردن یارانه ها ” همانطور که قابل پیشبینی بود، بخاطر فضای اعتراضی جامعه و بالا گرفتن نزاعهای درون حکومت و هراس از شورش مردم، پیش نرفت. و آنچه امروز تحت عنوان صندوق خالی دولت و بدهکاری های کلان از آن یاد میشود، کارنامه شکست این طرح و فروپاشی اقتصادی رژیم اسلامی است.
امروز نیز جامعه در مقابل این وضعیت کوتاه نخواهد آمد. اعتراضاتی که در همین مدت در سطح جامعه  و گسترش اعتراضات کارگری شاهدش میباشیم، به روشنی نشانگر همین واقعیت است. طبعا یک محور مهم این اعتراضات خواست افزایش دستمزدهاست. جنبشی که خصوصا در دوساله اخیر ابعاد سازمانیافته تر و سراسری تری به خود گرفته است. همین الان نیز گفتمان کارگران و رهبران کارگری، مبارزه ای سراسری بر سرخواست افزایش دستمزدهاست. یک نمونه اخیرش نوشته شاهپور احسانی راد از هماهنگ کنندگان کمپین ۴٠ هزار امضا بر سر خواست افزایش دستمزدها و از اعضای هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران است. او در بخشی از نوشته خود مینویسد:” دولت جدید پیشاپیش شعار و گفتار درمانی خود را شروع کرده است، اعوان و انصار دولت جدید سازها را کوک کرده اند که سوء مدیریت دولت قبلی خزانه را خالی و اقتصاد را ویران کرده است اما ما میدانیم این همه ثروت در جیب و کیسه چه کسانی قرار دارد. بنابر این حالا نوبت ما کارگران است که در هفته ها و ماههای آینده برای تجمعات گسترده و سراسری در مقابل وزارت کار در تهران و ادارات کار در شهرستانها برای افزایش دستمزدها خود را آماده کنیم و به عنوان یک نیروی اجتماعی قدرتمند در قامت خود و در صفوفی بهم فشرده و در یک اقدام سراسری مطالبات و خواسته های خود را به کرسی بنشانیم.”.
گفتمان بر سر اعتراض گسترده و سراسری بر سر خواست افزایش دستمزدها، بر پا کردن تجمعات اعتراضی بخاطر سطح دستمزدهای چند بار زیر خط فقر و افزایش هر روزه قیمت ها را باید به موضوع بحث در مجامع عمومی کارگری در تمام مراکز کارگری تبدیل کنیم و صفوف خود را برای چنین مبارزاتی متحد کنیم. همچنین با قدرت و با جنبشی سراسری در مقابل طرح های ریاضت اقتصادی دولت بایستیم  و با اعلام اینکه “قبض ها را نمی پردازیم” در مقابل گرانی ها بایستیم.