نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

سعید غفاری مزدور رژیم در زندان رجایی شهر: من زندانی کتک زده ام که سه روز بعد مرده هیچکس هم نتونسته کاری بکند!

لقمان مرادی امروز دوشنبه ۵ اسفند ماه ۱٣۹۲ در بیمارستان بود، او به همراه مامور شاهمرادی به بیمارستان رفته بود و می بیند که قبل از آنها سعید غفاری یکی از مزدوران رژیم که روز یکشنبه لقمان را با مشت و لگد چنان کتک زده که او دچار خونریزی مجاری ادراری شده، در بیمارستان حاضر است.

او به لقمان میگوید من ترا نزدم، ما فقط خواستیم لباست را عوض کنیم. به پزشکان اینجا بگو که این خونریزی در اثر ضربه و کتک کاری نبوده است. لقمان میگوید نه تو با لگد به قفسه سینه ام زدی و من بیهوش شدم.

  اینرا دیگر نمیتوانی انکار کنی. شما سه نفر چنان مرا کتک زدید که سر و صورتم خونین شد و دنده هایم ضربه خورده و اکنون به زحمت راه میروم. او پاسخ میدهد بهتر است بگویی ما نزده ایم و لقمان میگوید نه شما زده اید و من به این روز افتاده ام. او میگوید هیچ کاری نمیتوانی بکنی. من زندانی کتک زده ام که بعد از سه روز مرده و کسی نتوانسته کاری بکند و پاسخ لقمان این بوده که جنایت کردن و آدم کشتن هنر نیست این افتخاری ندارد که با لگد و چوب و با قنداق اسلحه اتان به زندانی بی گناه چنان ضربه هایی میزنید که او را ناقص میکنید و یا باعث مرگش میشوید این جنایت است.

لقمان مرادی روز یکشنبه ۴ اسفند ماه ساعت ۶ برای انتقال به دادگاه فراخوانده شده بود. او ساعت شش و نیم در محوطه زندان مشغول جر و بحث با مسئولین زندان بود. او نمیخواست با لباس زندان به دادگاه برود و به آنها گفته بود: من یک زندانی سیاسی هستم و میخواهم با لباس شخصی خودم دادگاه بروم و نه لباس اونیفورم زندان. اول محسن منصوری به او تذکر میدهد و سپس ستوان یکم رضا یوسفی می آید و در نهایت سعید غفاری هر سه میریزند روی سر لقمان او را کتک میزنند چنان زیر مشت و لگد بوده که بیهوش میشود . سه مزدور حکومت میگویند مردانی رئیس زندان به ما گفته به زور لباس تن تو بکنیم باید با لباس زندان به دادگاه بروی. لقمان گفته بود اگر لباس زندان میخواهید بر تنم کنید اصلا دادگاه نمیروم. مرا به سلول برگردانید. در نهایت بعد از کتک زدن و خونین کردن لباس لقمان، یکی از مزدوران داخل بند رفته و به هم بندیهای او دروغی تحویل داده و لباس تمیز می آورد " هوا سرد است، لقمان یک یک دست لباس دیگر میخواهد " و با این حالت لباسهای خونین لقمان را از تنش در آورده و لباس تمیز بر تن او میکنند مزدوران در این مورد شکست خورده و کوتاه می آیند. لقمان با لباس معمولی به دادگاه میرود.
در دادگاه فقط از او پرسیده اند آیا وکیل دارد یا وکیل تسخیری میخواهد به او گفته اند که پرونده آنها در دادگاه کیفری استان شعبه ۷۴ مورد رسیدگی مجدد قرار خواهد گرفت و او را برگردانده بودند.
ساعت دو و نیم بعد از ظهر به وقت تهران او به زندان برمیگردد، سپس با پزشک قانونی و بهداری رجایی شهر حرف زده و صورت جلسه میکند که گردن، صورت، و قفسه سینه اش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در بهداری از او آزمایش ادرار میکنند. پزشک بهداری زندان میگوید در ادرار شما خون هست و احتمالا کلیه و یا مثانه شما آسیب دیده و خونریزی دارد . امروز دوشنبه لقمان به بیمارستان امام خمینی اعزام میشود. مزدوران وحشت دارند که باعث مرگ یک زندانی بشوند و موجی از اعتراض در همه جا به این جنایت در رجایی شهر راه بیفتد.

در بیمارستان امام خمینی پزشکان تایید کرده اند که در ادرار لقمان خون هست و این خونریزی بدلیل ضربات وارده دیروز به بدن او است. او اکنون کوفتگی شدید دارد، نمیتواند از دیروز غذا بخورد و مشکل تنفسی دارد و قرار است فردا سه شنبه نیز برای کنترل و معالجه به بیمارستان اعزام شود.


کمیته بین المللی علیه اعدام، این رفتار وحشیانه و غیر انسانی مزدوران حکومت اسلامی با زندانیان را بشدت محکوم کرده و خاهان اعتراض بین المللی به این وحشیگریهای مزدوران حکومت ا سلامی است. 

کمیته بین المللی علیه اعدام

24 فوریه 2014