نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

اول ماه مه و مبارزه برای افزایش دستمزد

بالاخره پس از چند ماه کشمکش در شورای عالی کار، حد اقل دستمزد کارگران ۶۰۸ هزار تومان تصویب شد. با وجود افزایش شدید قیمت ها بخصوص در سه سال گذشته، و کاهش شدید قدرت خرید کارگران تعیین حد اقل دستمزد ۶۰۸ هزار تومانی ضربه ی اقتصادی دیگری به طبقه کارگر وارد کرد. تعیین حد اقل دستمزد سال ۹۳ در شرایطی صورت گرفت که بیشتر گرایشات و تشکل های کارگری مطالبه ی دو میلیون تومان دستمزد را داشتند و اعتراضات و اعتصابات محدودی در رابطه با افزایش دستمزد صورت گرفته بود و فعالین کارگری در بیانیه ها و مطالب و مصاحبه ها بر این خواست تاکید داشتند. افزایش بیش از پیش مطالبه ی کارگران و دستمزد مصوب نشانه ی افزایش فاصله ی طبقاتی است. همیشه مبارزه برای افزایش دستمزد بخش مهمی از مبارزه ی طبقاتی کارگران بوده و هست و بخصوص این مسئله اواخر سال و با نزدیک شدن زمان تعیین دستمزد افزایش می یابد و تحرکاتی را در طبقه کارگر ایجاد می کند. اما با توجه به افزایش بحران اقتصادی طی سه سال اخیر این مطالبه از اهمیت و جایگاه مهمتری برخوردار شد.  در این مورد اشتراک نظر قابل توجهی بر سر افزایش دستمزد بوجود آمد و پس از طرح مطالبه ی دو میلیون تومان توسط تعدادی از کارگران پتروشیمی ماهشهر خوزستان و سپس حمایت از این مطالبه توسط چند تن از کارگران زندانی و در نهایت حمایت تشکل های کارگری مطرح از مطالبه ی دو میلیون تومان، حرکتی همسو و هماهنگ شکل گرفت. از جمله اعتراضات و اعتصابات کارگری در این رابطه که طی چند ماه گذشته انجام شد اعتصاب کارگران چادر ملو و اعتصابات کارگران پتروشیمی ماه شهر و چند تجمع محدود بودند. هر چند این تحرکات به نسبت کل طبقه کارگر هنوز کوچک و محدود است، اما قابل تعمق اند. سال های مدیدی است که مطالبه اصلی طبقه کارگر که اعتراضات و تجمعات قابل توجهی را به دنبال داشته و دارد دستمزد های معوقه است. چندین ماه دستمزدهای معوقه کارگران که عمدتا ناشی از بحران اقتصادی در کارخانه ها و کارگاه های ورشکسته ، حدود دو دهه است که مبارزات کارگران را به خود اختصاص داده است. آمار دقیقی در این رابطه وجود ندارد که چند درصد کارگران در کارخانه های ورشکسته و در متن مبارزه برای دستمزدهای معوقه شرکت داشته اند، اما آنچه واضح است این کارخانه ها و کارگاه ها بخش حد اقلی از کارگران را در بر می گرفتند و ضمنا هم زمان و هماهنگ با هم نبودند و هر یک دارای مشکلات و موقعیت خاص خود بودند و در نتیجه این مبارزات پراکنده و جدا از هم جریان داشت و دارد.
هر چند افزایش دستمزد همواره مطالبه طبقه کارگر و از آن جمله مطالبه ی طبقه کارگر ایران نیز بوده است، اما به همان دلیل که اشاره شد عمده ی مبارزه کارگران حول این مطالبه نبوده است. حال در شرایط بحران اقتصادی کنونی این مطالبه تا حدودی مطرح و با مطالبه ی مشترک دو میلیون تومان تقویت شده و امکان اینکه بتواند به صدر مطالبات طبقه کارگر ایران تبدیلی گردد بالقوه وجود دارد. هر سال پس از تصویب حد اقل دستمزد توسط شورای عالی کار این مطالبه به موقعیت و جایگاه سابق خود یعنی در لیست عمومی مطالبات طبقه کارگر قرار می گرفت و هم ردیف آنها با ویژگی های خود پیگیری میشد. اما در شرایط کنونی و بر متن بحران عمیق اقتصادی این مطالبه می تواند با تلاش و فعالیت پیگیر و مداوم فعالین جنبش کارگری و سوسیالیست ها در صدر مطالبات طبقه کارگر باقی بماند و مقطعی نبوده بلکه حتی تنور این مبارزه گرمتر از قبل بشود. هر چند طبقه کارگر ایران از ضعف های اساسی – مثل فقدان تشکل های وسیع توده ای کارگری و فقدان حزب طبقاتی و آلتر ناتیو سوسیالیستی – رنج می برد و این مسئله به شدت بر مبارزات طبقه کارگر تاثیر گذاشته و می گذارد اما به هر شکل چنانچه مبارزه بر سر افزایش دستمزد در صدر مطالبات طبقه کارگر قرار بگیرد جنبش کارگری را در موقعیتی بهتر نسبت به قبل قرار خواهد داد و به عبارتی دیگر جنبش کارگری یک گام موثر به پیش برخواهد داشت. اما عملی شدن این مسئله نیازمند چند مولفه است. اول – هر چند تشکل های کارگری و فعالین کارگری نفوذ محدودی و حد اقلی در طبقه کارگر دارند، اما به هر شکل تداوم بیان مطالبه- به هر شکل ممکن از بیانیه و اطلاعیه گرفته تا مقالات و مصاحبه ها- برای افزایش دستمزد دو میلیون تومانی تاثیرات معینی در جنبش کارگری خواهد داشت و این مطالبه بایگانی نخواهد شد. دوم – تلاش فعالین کارگر برای هر ابتکار عملی که بتواند تحرکی را در این رابطه ایجاد کند در حد خود تاثیرات مثبتی بجا خواهد گذاشت و موضوع مطالبه ی حد اقل دستمزد دو میلیون تومانی و افزایش دستمزد را زنده نگه می دارد. هرچند برای اینکه این مطالبه بتواند جنبش وسیعی براه بیندازد ضروری است تا مبارزه طبقاتی کارگران انکشاف یابد و تعداد اعتصابات و تجمعات کارگری برای افزایش دستمزد افزایش بیابد، اما به هر شکل با پیوستن جویبارهای کوچک درون جنبش کارگری بر سر مطالبه افزایش دستمزد اگر هم بالفعل نتوان موج خروشانی ایجاد کرد اما می تواند سرآغازی برشکل گیری جنبشی وسیعتر و با مطالبه ای پیشروتر باشد. هر یک از فعالین کارگری و سوسیالیست به نوبه خود جدای از تفاوت ها و موقعیت ها چه در داخل و خارج کشور، چه در تشکل کارگری و حزب و گروه سیاسی، علنی یا مخفی و چه در موقعیت فردی و یا جمعی متشکل و … می توانند به سهم خود تنور این مبارزه را گرم کنند. اگر در جریان مبارزه برای افزایش دستمزد طی چند ماه گذشته، که اعتصابات و تجمعات محدودی انجام شد و فعالین کارگری با تمام توان در مورد مطالبه ی دو میلیون تومان حرف زدند، در واقع شاخص این مسئله است که بخش پیشروی طبقه کارگر یک گام به جلو برداشت و حال با تصویب دستمزد ۶۰۸ هزار تومانی نه تنها نباید اجازه داد که این گام به جلو مجددا به عقب برگردد بلکه مبارزه ای پیگیر و همراه با تداوم ضروری است که بتواند این موقعیت را حفظ کرده و تعداد هر چه بیشتری از کارگران را در این مبارزه دخالت دهند.
بحران اقتصادی کنونی هر چه بیشتر مطالبات اقتصادی طبقه کارگر و مردم زحمتکش را مطرح کرده و از میان مجموعه ی مطالبات طبقه کارگر مطالبه برای افزایش دستمزد در مقطع کنونی امکان همبستگی بیشتر و همراهی را ایجاد کرده و پتانسل قوی در این مبارزه نهفته است. اگر در جریان جنبش سال ۸۸ مطالبات آزادی خواهانه برجسته بود در دوره ی مطالبه نان – اقتصادی- از جایگاه و اهمیت بیشتری برخوردار است. در میدان مبارزه ی سیاسی ایران مطالبه ی نان می تواند و باید موقعیت جناح چپ جنبش کارگری و سوسیالیستی را بهبود ببخشد و غافل شدن از آن دست گرایشات راست و غیر کارگری را برای سوار شدن بر موج مبارزه طبقاتی باز می گذارد. گرانی سرسام آور چند سال گذشته زندگی کارگران و اکثریت مردم را در یک شرایط بحرانی قرار داده . زندگی آنها هر چند در گذشته نیز در موقعیت مناسبی قرار نداشت، اما با بحران اقتصادی چند سال گذشته به مراتب وضعیت بحرانی تر شد و به همین نسبت نیز نارضایتی افزایش یافته است. به همین دلیل نیز حتی اپوزیسیون راست فعالیت سیاسی خود را تا حدود زیادی از مطالبه ی آزادی خواهانه ی لیبرالی به مطالبات اقتصادی شیفت دادند تا از قافله عقب نماند و در صورت براه افتادن موج مبارزات و یا تا همین حد نارضایتی نیز بتوانند در جنبش و در توده ها نفوذ بیشتری پیدا کند. اما گرایش راست اپوزیسیون لیبرالی و غربی همواره در بین طبقه کارگر و تشکل ها و فعالینش نقش ضعیفی داشته اند و فقط به پشتوانه امکانات عناصر و گرایشات راست تلاش دارند تا راه نفوذ اپوزیسیون لیبرالی و پرو غربی را باز کنند. طی چند ماه گذشته که مبارزه برای افزایش دستمزد فعالین کارگری و بخش هایی از طبقه کارگر را به تحرک وا داشت، بهبود هر چند کوچکی در این موقعیت ایجاد شد و بحث ها و مصاحبه های آنها گوش های شنوای بیشتری یافت. واضح است که جناح چپ جنبش کارگری و سوسیالیست ها همیشه از کمترین امکانات و رسانه ها برخوردار بوده و هستند، اما این باعث نمی شود تا فعالیت آنها که بر پایه منافع طبقه کارگر قرار دارد راه پیشروی نداشته باشد. تقویت مبارزه بر سر مطالبات اقتصادی در متن بحران اقتصادی کنونی در ایران که سوسیالیست ها و فعالین جنبش کارگری درآن جای پای محکمتری به نسبت میدان مبارزه ی آزادی خواهانه دارند و دست لیبرال ها، سلطنت طلبان و به طور کلی اپوزیسیون راست کمتر باز است، این امکان را به فعالین جنبش کارگری می دهد که با تقویت خود در میدان این مبارزه موقعیت بهتری نیز در میدان مبارزه آزادی خواهانه بیابند.
واضح است که طبقه کارگر از ضعف های اساسی رنج می برد که سطح مبارزه طبقاتی کنونی بر فقدان تشکل های توده ای کارگری و آلتر ناتیو سیاسی و بالعکس فقدان تشکل ها و الترناتیو سیاسی بر یکدیگر تاثیر متقابل منفی دارند که بازدارندگی قابل توجهی ایجاد می کند،

اما همه ی اینها وظایف سوسیالیست ها و فعالین کارگری را در شرایط کنونی دو چندان می نماید تا هر چه بیشتر در میدان مبارزه ی مطالبات اقتصادی خود را منسجم تر و قوی تر نمایند. در وضعیت فعلی اکثرمردم به دلیل بحران اقتصادی شدید به طبقه کارگر نزدیکتر شده و به دنبال راهکاری برای خلاصی از این وضعیت هستند، لذا جناح چپ و سوسیالیست جنبش کارگری باید به دنبال پراتیکی فراتر از آنچه تا کنون انجام می داده باشد. با نزدیک شدن اول ماه می کارگران پیشرو می توانند هر چه بیشتر مطالبه ی دستمزد را به موضوع مبارزه ی کارگران تبدیل نمایند. اول ماه می همیشه فرصتی برای جنبش کارگری بوده تا مطالباتش را مطرح و جنبش اعتراضی در این روز براه بیندازد. بنابر این با توجه به اهمیت و جایگاه مبارزه بر سر افزایش دستمزد، می توان این مطالبه را در صدر مطالبات روز کارگر قرار داد و دو میلیون تومان دستمزد را به شعار جنبش کارگری در اول می تبدیل کرد. برای تحقق چنین کاری لازم است فعالین جنبش کارگری از هم اکنون دست بکار شده و در گمانه زنی ها و اتحاد عمل ها این هدف را در چشم انداز خود قرار دهند. اول ماه می همواره موقعیت مناسبی برای نه تنها طرح مطالبات موجود کارگران بلکه برای جا انداختن مطالبات جدید و پیشرو بوده است. کافی است به تلاش فعالین جنبش کارگری طی دو دهه اخیر توجه کنیم که استراتژی ایجاد تشکل های کارگری چگونه نه تنها در فعالیت روتین خود بلکه در جریان روزهای اول ماه می و قطعنامه های آن و دیگر فعالیت های آن جا انداختند و امروزه به مطالبه ای جا افتاده و ضروری کارگران تبدیل شده است. اعتبارو جایگاه جنبش اول می هر گاه در خدمت پیشروی مبارزه طبقاتی کارگران قرار گیرد، نقش بسزای خود را ایفا خواهد کرد و در غیر این صورت اول می تنها به برگزاری جشن و تکرار تاریخچه آن خلاصه خواهد شد. بنابر این از ظرفیت موجود در جنبش اول می در راستای مبارزه ی بر سر افزایش دستمزد کارگران حد اکثر استفاده را باید کرد تا این مبارزه تداوم یابد و نه تنها به مبارزه ی آخر سال تبدیل نگردد بلکه از مقطع اول می نیز فراتر برود.


محمدحسین مهرزاد

به نقل از نشریه به پیش! شماره ۸۳