نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

آسییب شناسی کودکان کار

مقدمه
می توان یک تعریف ساده اما در عین حال جامع از کودک کار ارائه داد. کودکانی که برای تامین هزینه ی معشتی خود وخانواده کار می کنند را کودکان کار می گویند.این تنها یک تعریف برای شروع ان مقاله است.اما مهم ان است که یک کودک بجای صرف وقتش برای تحصیل و بازی در دنیای کودکانه ی خود مجبور است لباس یک بزرگ سال را به تن کند و برای تا مین هزینه ی معیشتی خود یا خانواده به دنیایی غیر از دنیای خود پا گذارد.   دولت ها و رژیم های حاکم به عنوان ابزاری در خدمت دنیای سرمایه داری, در هر دوره بزرگترین عاملین ورود کودکان به دنیای کار هستند. رژیم اسلامی به نوبه ی خود بزرگترین مسبب به وجود امدن کودکان کار در جامعه است که نیز به باز تولید این روند کمک می کند.

اقتصاد مهمترین پایه ی یک کشور می باشد.اقتصادی که بر مبنای سرمایه داری و استثمار انسان و افزایش سود باشد نمی تواند از کودکان به عنوان یک ابزار افزایش سرمایه بگذرد. جمهوری اسلامی نیز رژیمی سرمایه داری است که کودکان نیز یکی از منابع تولید پول و افزایش سود در ان می باشند.
سو استفاده از کودکان کار
این کودکان در جوامعی که برابری اقتصادی وجود نداشته باشد ناخوداگاه برای تامین هزینه های معیشتی خود مجبور می شوند تن به هر کاری بدهند. افزایش روز افزون و سریع هزینه های زندگی بار را بر دوش خانواده سنگین می کند. در این شرایط کودکان مجبور هستند به ستونی برای تامین این هزینه ها تبدیل شوند و از طرف گروه ها و خود عاملین رژیم اسلامی شرایط برای ورود انها به دنیای بزهکاری اماده شود.این کودکان علاوه بر اینکه از دنیای کودکی خود فاصله گرفته اند با این دنیا پس از مدتی بیگانه می شوند و خود را مطعلق به ان نمی دانند. عاملین رژیم با ترفندها به باز تولید خشونت و بزهکاری کمک می کنند ومهمتر از انها انسانهایی را اماده ورود به جامعه می کنند که خشونت طلب باشند و خشونت را به عنوان نرمی در جامعه پذیرفته اند.
اسیب جسمی و روحی کودکان کار
کودکان برای رشد ذهنی و عاطفی و اجتماعی نیاز به ارامش و مهر و علاقه و احترام و تحصیل دارند که ماندن به عنوان یک کودک در چارچوبی بنام خانواده اولین گام در تحقق چنین موضوعی است. کودکانی که برای تامین مایحتاج خود و خانواده وارد بازار کار می شوند از اکثر این نیازها محروم می مانند.این کودکان به علت بی توجهی و بی احترامی و یا ازار و اذیت جسمی دچار احساس کم ارزشی می شوند و برای جلب توجه دیگران دست به اقدامات پر مخاطره از جمله انتقام جویی می زنند. بی اعتمادی هم مانند ترس و بحران هویت یکی دیگر از مشکلات کودکان کار است که به علت فشار بیش از حد به کودکان و نبود تربیتی درست و عدم توجه و درک کودکان پدیدار می شود. در این صورت کودک اعتماد خود را نسبت به جامعه و دیگران را از دست می دهد وترقی و پیشرفت از او صلب می شود. نبود خدمات بهداشتی و درمانی و اموزش عمومی و فشار ناشی از کار بر پیکر کودکان کار که از طریق سرمایه دار دولتی که همان حکومت اسلامی است اسیب های جسمی و روحی جبران ناپذیری را تحمیل می کند.
اسیب های اجتماعی و اقتصادی کودکان کار
افزایش کودکان کار در یک جامعه اسیب های اقتصادی و اجتماعی را در پی دارد. کودکان در چنگال سرمایه دار گرفتار شده اند، باعث افزایش سود و انباشت سرمایه برای اقشار سرمایه دار میشوند. سرمایه دار از هر ابزاری برای افزایش سود خود بهره می برد. سن و سال و نیازهای کودکانه یک کودک، محلی از اعراب برای سرمایه دار ندارد. آنچه مهم و حائز اهمیت است تنها و تنها افزایش سرسام آور سود برای طبقه ای است که انسانیت و دنیای کودکانه انسانها را زیر پاهای خود له می کنند. کودکان کار به علت باز ماندن از تحصیل به رشد علمی واجتماعی دست نمی یابند که این فرایند کاهش نیروی تحصیل کرده را در پی دارد که جامعه را از رشد و ترقی باز می دارد و جامعه را درگیر افرادی با مشکلات اقتصادی و اجتماعی از جمله کسانی که میل به خشونت دارند روبرو می کند و امنیت را در جامعه از بین می برد.
نقش جمهوری اسلامی بر کودکان کار
وضعیت اسفناک اقتصادی تحمیل شده از سوی رژیم اسلامی و تحولات سریع در اقتصاد خانواده ها، پای کودکان را به بازار کار باز کرده است. جمهوری اسلامی در منجلاب مشکلات اقتصادی گیر کرده است. فشارهای سنگین اقتصادی، کمر اقتصاد خانواده ها را زیر فشاری سنگین قرار داده است. در چنین شرایطی دیگر یک انسان به نام پدر و یا دو انسان به عنوان پدر و مادر در کنار هم توان تامین معیشت خانواده را ندارند. دیگر راه چاره ای جز ورود کودکان به بازار کار نیست. دیگر باید در جامعه تحت حاکمیت رژیم اسلامی، کودکان باید از اوایل کودکی خود به دنیایی دیگر پا بگذارند. در رژیم اسلامی هم کودک به هیچ عنوان جایگاهی در معادلات سیاسی و اجتماعی نداشته و نخواهد داشت. رژیم اسلامی – سرمایه داری حاکم، کودکان را ابزاری مناسب برای تامین سود بیشتر و دادن دستمزد کمتر می داند. این فاکتور هم می تواند ابزاری مناسب باشد که جمهوری اسلامی در سایه آن، به حیات خود ادامه دهد.

کودکان سرمایه و حساس ترین قشر یک جامعه هستند که باید به انها اهمیت داد و شرایط را برای رشد انها فراهم کرد. کودکان باید در دنیای کودکانه خود، بدور از هر ترس و استرس از آینده، بدور از فشارهای اقتصادی و بدور از مناسبتهای دنیای بزرگترها بزرگ شوند. برای کودکان، اسباب بازی های آنها، بهترین بهانه برای گذراندن زندگی است، نه دویدن و رفتن به دنبال امرار معاش. کودکان در جامعه بر همه چیز مقدمند.

بابک سراج
یونی ۲۰۱۴