نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

موقعیت کنونی زنان در آستانه روز جهانی زن

در حالی به پیشواز روز جهانی زن می رویم که زنان در اقصی نقاط جهان همانند گذشته تحت انواع تبعیض، خشونت، ستم و استثمار قرار دارند. زنان همواره اولین قربانیان نظام ضد انسانی سرمایه داری بوده و هستند. زنان بسیاری در گوشه و کنار جهان در حالی که خود قربانی آسیب های اجتماعی هستند در زندان ها مرگ تدریجی خود و آرزوهایشان را به نظاره نشسته اند. در کشورهای اسلامی زنان کماکان قربانی قوانین ارتجاعی و دینی می شوند و از حقوق اولیه انسانی شان محروم اند. در حالی به استقبال روز جهانی زن می رویم که زنان بسیاری در سوریه و عراق قربانی جنگ و حملات وحوش اسلامی شده اند و داغدار فرزندان و همسران خود هستند، زنانی که دیگر حتی یک سرپناه ندارند و از تمام زندگی فقط ویرانه ای برایشان باقی مانده است و فرزندانی که آینده ای نامعلوم و مبهم در انتظارشان است.  طی حملات وحشیانه و جنگ و خونریزی هایی که طی یکسال اخیر در عراق و سوریه توسط وحوش اسلامی داعش صورت گرفت، متاسفانه و دردمندانه زنان زیادی به عنوان غنیمت جنگی اسیر یا به عنوان برده جنسی فروخته شدند. سازمان عفو بین الملل چندی پیش اعلام کرد بسیاری از دختران اقلیت ایزدی عراق که برای بردگی جنسی به اسارت نیروهای “دولت اسلامی” یا همان داعش درآمدند، دست به خودکشی زده اند. 

در سالی که گذشت زنان محروم و ستمدیده افغانستان بیش از پیش با فقر و تنگدستی، تجاوز، خودکشی، آوارگی، ازدواج های اجباری، بیسوادی و بی حقوقی دست به گریبان بودند. طبق آمارهای انتشار یافته تنها در سال ۲۰۱۳ میلادی بیش از سه هزار زن در افغانستان به خودسوزی و خودکشی دست زده و هزاران زن دیگر مورد تجاوز زورمندان و جنگ سالاران قرار گرفته اند. این پایان ماجرا نیست و روند خشونت و قربانی گیری در مورد این زنان همچنان ادامه دارد. همچنین در سالی که گذشت روزنامه‌ “گاردین” طی گزارشی اعلام کرد در کشور عربستان چهل و پنج خدمتکار زن خارجی در انتظار اعدام به سر می بردند.
در ایران تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی حامی سرمایه نیز زنان بیش از پیش مورد بی حقوقی، ستیز، خشونت، ستم و استثمار واقع اند. حقوق زنان در ایران بیش از پیش پایمال می شود. هر روزه موج جدیدی از بیکارسازی زنان ایرانی به گوش می رسد. تعداد زنان سرپرست خانوار در ایران روبه افزایش است. سن زنان کارتن خواب و زنان تن فروش در ایران کاهش یافته و تعداد زنان کارتن خواب تنها در تهران سه هزار نفر تخمین زده شده است. ابتلای زنان خیابانی به بیماری ایدز افزایش یافته است و شیوع اعتیاد نیز در میان زنان غوغا می کند و هر روزه قربانیان بیشتری را از میان زنان به کام مرگ می کشاند و … اینها همه در حالی اتفاق می افتد که کارگزاران رژیم زن ستیز اسلامی، خود با وقاحت تمام به همه این فجایع اذعان دارند. رژیم جنایتکار و متوحش اسلامی با تکیه بر ارتجاعی ترین قوانین، زنان را در ردیف وسایل منزل و مایملک خصوصی مردان، دستگاه تولید مثل و برده خانگی مردان تعریف کرده است! قوانین مربوط به چند همسری و صیغه به عنوان ابزار بهره کشی جنسی، بی ‌اعتباری شهادت زنان، قوانین ناعادلانه ارث برای زنان، عدم حضانت کودک برای مادر، عدم حضور مستقل و اشتغال در اجتماع، محدودیت در انتخاب شغل توسط زن، منع مسافرت خارجی برای زن، عدم حق طلاق برای زن، انواع مجازات‌ دینی از جمله سنگسار و تنبیه و غیره با استناد به احکام ارتجاعی دینی، احادیث و روایات، به عنوان قوانین الهی، سبعانه ترین و وحشیانه ترین شکل خشونت را بر زنان ستمدیده در ایران تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی روا می‌دارد.
در همین ارتباط گزارش بررسی وضعیت ریشه کن کردن تبعیض جنسیتی در جهان، ۱۰ کشور بد جهان برای زنان را معرفی کرده است. در این فهرست نام ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی در مقام ششم آمده و یمن، پاکستان، چاد، سوریه و مالی در مقام های اول تا پنجم قرار گرفته اند.
این در حالی است که خواست و مطالبات حقوقی و اجتماعی زنان همواره برپایه برابری یعنی رسیدن به موقعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برابر با مردان استوار بوده و هست و برغم شرایط تیره و تاری که بر زنان ایران، زیر سلطه جمهوری اسلامی حاکم است اما آنان همواره موجی از استقامت و تلاش برای احقاق حقوق اولیه و انسانی خود بوده اند. نیک می دانیم که رهایی و برابری زنان با مردان در صورتی امکانپذیر است که زنان به آگاهی طبقاتی خود بیش از پیش پی برده و جهت رسیدن به آرمان های آزادیخواهانه و برابری طلبانه خود دوشادوش مردان آزادیخواه و برابری طلبی که به آگاهی طبقاتی دست یافته اند به تلاش و مبارزه برخیزند. بی تردید رهایی زنان دوشادوش مردان در جامعه ای عاری از ستم، استثمار و طبقات میسر خواهد بود. چنانچه رفیقی مبارز و کمونیست نیز در جایی تصریح نموده است: «هنگامی که زن آگاهی طبقاتی خود را باز می یابد و همراه مردی که آگاهی طبقاتی خود را باز یافته است، آنچنان آگاهی و شناختی که او را به درهم کوبیدن نظام فاسد طبقاتی وا می دارد، دیگر او یک “زن” با معیار های ارتجاعی نیست، بلکه “انسانی” است آگاه و به ساختن نظامی می پردازد که در آن “انسان” مقام راستین و شکوه شایسته خود را باز یابد. او با آگاهی از تمام مشکلات، قدم به راه می نهد و در راه آرمان والای خود از هیچ دشواری هراس ندارد. زن انقلابی و مرد انقلابی هنگامی که در سنگر مبارزه قرار می گیرند، انسان هایی هستند که به رستاخیز خود رسیده اند. آنها برای ایجاد جامعه ای مبارزه می کنند که در آن این مسئله که به زن چقدر باید آزادی داد ــ آزادی زن خوب است یا نه ــ اصولا مطرح نیست. بلکه همه انسان ها، زن و مرد یکسان از مزایای زندگی استفاده می کنند و برای پیشبرد آن در کنار هم تلاش و کار می کنند.»
بی تردید برابری طلبی، هویت و مشخصه جنبش رهایی زنان است و این جنبش پیوندی عمیق و ناگسستنی و تاریخی با جنبش کارگری دارد و در بطن یک جامعه سوسیالیستی است که زنان بطور کامل و بنیادین می توانند آرمان و آمال آزادیخواهانه و برابری طلبانه خود را متجسم نمایند.

در آخر ضمن آرزوی برآورده شدن تمامی مطالبات برحق و انسانی زنان در اقصی نقاط جهان در سایه آگاهی و مبارزه، شجاعت و همبستگی که لازمه این احقاق حق است، به تمامی زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلبی که با تلاش و ارتقاء آگاهی برای رفع تبعیض جنسیتی و رشد و نمو اجتماعی زنان می کوشند، روز جهانی زن را تبریک عرض می نمایم. به امید جهانی عاری از هر نوع خشونت، بی حقوقی، ستم و استثمار برای تمامی انسان ها. روز جهانی زن گرامی باد.


پگاه رهایی

دهم اسفندماه ۱۳۹۳