نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

دروغ بزرگ؛ (نوشتاری کوتاه پیرامون تاثیر مذاکرات هسته ای بر معیشت کارگران)

“پرواضح است که ماهیت چنین تفاهم و توافقی در راستای نفع واقعی طبقه ی کارگر و ۹۹ درصدی ها نخواهد بود.بسیار ساده لوحانه است که توافق میان ارتجاع و امپریالیسم را در راستای منفعت واقعی کارگران دانیم.هرچند نباید این را نافی آن دانست که در صورت تحلیل مشخص از مذاکرات و اتخاذ جهت گیری  و کنش گری صحیح در مبارزه ی طبقاتی،میتوان آنرا مبدل به پاشنه ی آشیل حکومت ساخت.”  علی رغم کاهش اعتماد مردمی به انتخابات و اعتراضات مردم پیرامون عدم سلامت فرآیند انتخابات در سال ۸۸ ، پدیده ای با نام اعتدال و شخصی به نام روحانی در ردای امید و تدبیر در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ ظهور کرد و با کسب رای بخشی وسیع از رای دهندگان به روی کار آمد.بخشی از جامعه که حتی خود را هرگز  کنشگر سیاسی نمی دانسته و صرفا به مثابه توده ای مذاب هستند که در بزنگاه انتخابات به میدان آمده و بر مبنای رفع نیازهای  کوتاه مدت معیشتی شان ،تنها با در نظر گرفتن مواضع و شعارهای اتتخاباتی کاندیداها، و از طریق حذف یک به یک گزینه ها (کاندیداها)،در نهایت به گزینه نهایی و انتخابی خود میرسند.در واقع آنها حذف میکنندو نه انتخاب! و ر نهایت پس از پایان انتخابات به زیست شخصی خویش باز می گردند.

از دیگر سو ، سیاست های ریاضتی (اقتصاد مقاومتی )و بحران عمیق و ساختاری اقتصاد ایران،پدیدآور تورم های سرسام آور،رکود عمیق،بیکاری بی سابقه و… گشته و در چنین شرایطی نیاز فوری معیشتی برای آن قشر وسیع از جامعه( قشری که در بالا بدان اشاره شد)، بهبود فوری معیشت اقتصادی شان می بود.

اما نکته محوری اینست که در این شرایط، مقامات  حکومت  و رسانه های دولتی( بر پایه ی سیاست دیرینه ی جمهوری اسلامی در نمایاندن دشمن خارجی به عنوان عامل و مسبب هر پدیده ی ناخوشایند)، دولت روحانی( جهت کسب آرا و نمایاندن تمایز خویش با کاندیدای رقیب) ،و هم چنین تریبون های فارسی زبان  انگلیس و آمریکا(برای کارآمد و موثر جلوه دادن روش اتخاذی شان در مقابله با برنامه هسته ای ایران)، همگی بر خلق و گسترش دروغی بزرگ دست زدند.دروغی که امروز نه تنها همان بخش وسیع جامعه که در بالا  ویژگی هایش اشاره کردم،بلکه برخی کنشگران چپ و رادیکال  نیز آنرا بدیهی می دانند!

این دروغ بزرگ عبارت است از:

” آنکه تحریم های اقتصادی عامل اصلی بحران اقتصادی در ایران است و در نتیجه اتخاذ نسخه های اقتصاد ریاضتی از جانب دولت برای مقاله با آن است”.

ثمره ی چنین دروغی روی کارآمدن دولت روحانی بود که شعار محوری و وجه تمایزش با سایر کاندیداها، سازش با غرب و رفع تحریم ها ست.در واقع بخش وسیعی از جامعه که به دنبال چاره ای برای پایان دادن به سیاست های ریاضتی و وضع فاجعه بار اقتصاد و معیشت خود بودند، با باور این دروغ بزرگ،به سوی روحانی و اعتدالیون که به دنبال لغو تحریم ها بودند،تمایل نشان داده و منجر به ظهور و رشد روحانی وتکنوکرات های لیبرال مسلک پیرامونش در عرصه ی قدرت سیاسی در ایران گشتند.

جهت تشریح بهتر کلامم،اشاره به کسب قدرت سیاسی توسط اتحاد انتخاباتی سیریزا در یونان بی فایده نمی دانم.در یونان نیز شرایطی مشابه با وضع اقتصادی ایران بر معیشت روز مره مردم و هم چنین اتخاذ سیاست های ریاضتی از جانب دولت برقرار بود.اما ریشه ی بحران اقتصادی وارونه جلوه داده نشد.به همین دلیل چپ رادیکال با ارایه ی آلترناتیوی در مقابل سیاست های اقتصاد ریاضتی – نسخه های اتحادیه اروپا برای نجات جان سرمایه داری از بحران عمیق ساختاری – به جلب آرا ۹۹درصدی ها و کسب قدر ت سیاسی نایل گشت.لیکن دروغ بزرگ  در جلوه دادن تحریم ها به عنوان یگانه عامل موثر بر بحران اقتصادی در ایران،سبب گشت بخشی از ۹۹ درصی ها در ایران  به انتخاب دولت روحانی جهت رفع تحربم ها دست زنند.دولتی که شیفته ی مکانیزم بازار است و آمالش پیاده سازی الگوهای نو لیبرالی  صندوق بین المللی پول و نسخه های پوسیده بانک جهانی (من جمله سیاست های ریاضتی جهت خروج از بحران های   اقتصای کاپیتالیسم )است!البته در این نوشته قصد بحث پیرامون سیریزا در یونان و وضعیت چپ ایران راندارم. ( درمطلبی دیگر بدین موضوع پرداخته ام).

با توجه به توضیحات فوق ،چرایی شادی و پایکوبی و روانه شدن سیل تشکر از ظریف آشکار می شود،این امر برآمده از دروغی است که سقوط اقتصاد سرمایه دارانه /رانتیستی ایران را ناشی از تحریم های اقتصادی جلوه می دهد.لذا ظریف رفع سازنده ی تحریم ها،در قامت یک قهرمان ملی جلوه گر شده و به اشتباه ناجی معیشت ۹۹ درضدی ها تلقی می شود.

در واقعیت امر،رفع تحریم ها نه تنها کمکی به معیشت طبقه ی کارگرنمی کند،بلکه بستر داخلی جهت پیاده سازی سیاستهای اقتصادی ضد کار و کارگر را فراهم نموده وحمله بر سفره ی کارگران ،بیش از گذشته رخ خواهد داد.بر این اساس چنین محبوبیتی پایدار نیست و صرفا بواسطه ی نبود یک فضای باز  سیاسی است که سبب فقدان امکان انتخاب یک آلترناتبو چپ رادیکال از سوی مردم گردیده .آلترناتیوی که در مقابله وارونه جلوه دادن واقعیت و دروغ های بزرگی که پیامدش نمایاندن  سلاخان معیشت کارگران  را در قامت منجیان و قهرمانان،به روشنگری بپردازد.


پوریا راجی