نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

سوسیالیزم تنها راه نجات بشر ، در این راه با ما باشید!

امروز کار کردن و فعال بودن و به پیش تاختن برای تشکیل یک حزب کمونیست ومدرن و آینده نگرکه در خدمت احاد جامعه باشد ،لازمه کار هر انقلابیونی است که عزم را جزم کردهو میخواهند در مبارزه ای شرکت کنند که در آن جان تازه ای به مبارزه علیه هارترین رژم بخشند . شکل گیری چنین حزب کمونیست و مردمی از یک سو نیازمند حمایت نسل نوینی از جوانان مبارزیست که آرزوی تشکیل چنین حزبی را سالیانیست با خود کش میکنند وافق آرزوهای خود را در گرو تشکیل آن میبینند واز سوی دیگر دعوت به عمل آوردن آن دسته از مبارزینی چپ کمونیستی که سالیانیست مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرار داده اند و اما بدلایلی در بیرون این دایره مبارزاتی به سر میبرند و امیدشان تشکیل حزبیست که بدور باشد از یک حزب سنتی و سکتاریستی که بتوانند در آن دور هم گرد آیند و مبارزه ای را با مناسبات سالم سیاسی و بدور از هر نوع کشمکش سیاسی و شخصی به پیش برند .   ما زاده کشوری هستیم که در آن انسانها حق هیچ نوع انتخابی ندارند و حق  وحقوق انسانها با بدترین شیوه های ممکن پایمال میشود . انتخابات در آن دمکراتیک نیست . حکومت مشرعیت خود را با سرکوب و اعدام و زندان از مردمانش میگیرد. نزدیک به سه دهه است که ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه دگرگونی های جدی را بخود دیده است،که مابه ازا ان جنبشهای خودجوش، اعتصابات و حرکتی از طرف توده های مردم در گوشه و کنار ایران است . تمام این حرکات و جنب و جوشها و اعتصابات کارگری و فعالیت روزمره فرهنگیان و اعاد جامعه متشکل از زنان و جوانان به تنگ آمده از این اوضاع متفاوت است از اعتراض اصلاح طلبان حکومتی و جنایت پیشگانی چون خاتمی و موسوی و کروبی وامثال آنها. اعتراض مردم به تنگ امده، از بطن تجامعه برآمده است و میخواهد نظام حاکم رابه زیر کشد و به عمرش پایانی دهند .امروز این تحولات در شاخصه های اصلی حیات اجتماعی چنان دگرگونی بوجود آورده است که جامعه ایران را از دوره قبل و اوائل انقلاب متمایز میکند. تحول در ترکیب جمعیت و شکل گیری جامعه ای جوان و پر جنب و جوش و ناراضی، ظهورو پیدایش یک نیروی عظیم وآبدیده و دگرگونساز نسل جدید، افزایش قابل توجه نیروهای کارو باتجربه و تحول از جامعه ای نیمه با سواد به جامعه ای باسواد، افزایش سریع تحصیل کردگان و روشنفکران و نویسندگان که از بطن این تحولات ساختاری در جامعه ایران در طول نزدیک به سه دهه گذشته زاده شد و تا به امروز هم درهمه اجتماعات وجنبشهای توده ای واعتراضات ضدحکومتی علیه اعدام و زندان و شکنجه ودیگرمعضلات اجتماعی شهروندان به تنگ آمده ، نقش آفرینی میکنند. دگرگونی ساختاری در طول این مدت وبر آمده ازحرکت و اقدامات ضدحکومتی تودههای زحمتکش از طبقات مختلف جامعه ، دمکراسی و آزادی و سرنوگونی حکومت ضد بشری جمهوری اسلامی را به مسئله اصلی جامعه ونسل جوان آن تبدیل کرده است و این امر را مدلل نمود که در جامعه ایران، امر توسعه با دمکراسی و آزادی وسرنگونی درآمیخته است. به بیان ساده تر تحقق امر توسعه و پیشرفت جامعه ایران در بطن اعتراضات وبرآمدهای توده ای و خواستهای امروز مردم و نسل جوانش، مشروط به تامین دمکراسی و آزادی است. در کشور ایران سازمانهای چپ و کمونیست که از زنان وجوانان ومطالبات کارگران، زحمتکشان و اقشار کم درآمد جامعه دفاع میکنند، قانونی نیستند و تحت پیگرد و سرکوب جمهوری اسلامی قراردارند. و همین امر جنایتکارانه باعث شده که مخالفان جمهوری اسلامی از قشرهای مختلف جامعه دربیرون ازمرزها به مبارزه خود علیه رژیم ادامه دهند که چنین امری بی شک به بقای پجنایتکاران جمهوری اسلامی بی تاثیر نبوده است. امروز در جامعه ایران فقر گسترده، شکاف طبقاتی، تعمیق فاصله فقر و ثروت، تمرکز دارائی های کشور در دست لایه کوچکی از جامعه ، معضلات اجتماعی ” اعتیاد به عنوان یک بلای خانمانسوز ، طلاق ، خودکشی ، بیکاری، ” ، تاثیرات خود را روی نیروی سیاسی و اجتماعی گذاشته و بستر مساعدی را برای شکل گیری نیروهای چپ و کمونیست فراهم آورده است. در کنار حضور نیروهای چپ و کمونیست که تا حدودی به نسلهای گذشته هم تعلق دارند، از یک دهه گذشته باینسو ما شاهد پدیدار شدن نسل جدیدی از نیروهای چپ وکمونیستی از جوانان پر جنب و جوش هستیم. این نسل از درون کارگران، دانشجویان، جوانان انقلابی، روزنامه نگاران، روشنفکران …. سربرآورده است که وجود همین نسل امید روشنی است برای شیوه دیگر از مبارزه که بتواند آنرا در خود سازمان دهد و علیه این رژیم بشوراند . حیات و حضور این نسل پرجنب و جوش و انقلابی را میتوان در روزنامه ها، نشریات متعدد دانشجوئی، تشکلهای فرهنگی و دمکراتیک، تشکلهای مستقل کارگری و در وبلاگها و دیگر شبکه های اجتماعی دید و جستجو کرد. حضور این نسل آنچنان ملموس شده که نظر همه را از جمله خود جنایتکاران حکومتی را هم جلب نموده است و آنها را دچار یاس و نگرانی و ترس از یورش انقلابی آنها کرده است . حیات وحضوروشکل گیری و به میدان آمدن این نسل ، امید آفرین است و میتواند خون تازه ای را در بدن جریان چپ و کمونیست در ایران جاری سازد وباشکال مختلف با دیگر نیروهای چپ که هدفشان سرنوگونی جمهوری اسلامیست و مبارزه صادقانه ای را تا به امروز علیه جمهوری اسلامی پیش برده اند پیوند بخورد و در ارتباط با هم قرار بگیرند. ما میتوانیم با تشکیل یک حزب چپ و کمونیست اما مدرن و امروزی با این نسل در یک سو و در یک جبهه مشترک قرار گیریم و مبارزه ای را که در دستور کار داریم هماهنگ به پیش بریم . چرا که همه ما از بین کارگران و زحمتکشان جامعه ایران برخاسته ایم و به این جنبش تعلق داریم . پس این ما و شما هستیم که باید در راستای این حرکت قرارگیریم وهمراه نسل جوان جدید به پیش تازیم تا بتوانیم حکومتی را بر سر کار بیاوریم که شایسته انسان آزاد است . سوسیالیزم تنها راه رسیدن به آرزوهاست با ما باشید.


عزیز آجیکند ” ئاڵه کی “