نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

نکاتی پیرامون اخراج خبرنگاران بخش کارگری ایلنا

مدتی پیش مدیر مسئول تازه منصوب شده خبر گزاری کار ایران در اقدامی جنجالی تمامی خبرنگاران بخش کارگری خود را اخراج نمود.هر چند در روزهای بعدی دو سه تن از این خبرنگاران خوشبختانه به سر کارهای خود بازگشتند.از طرف دیگر افراد اخراجی طی بیانیه ای دلایل اخراج خود را به تفضیل شرح دادند.دلایلی مانند اینکه مدیر مسئول جدید بعضی از اعتصابات کارگری در کشور را مشروع نمیداند.بعبارت ساده تر،نامبرده خود را در جایگاهی قرار میدهد که اعتراضات معیشتی کارگران را مورد قضاوت قرار دهد.بعضی از مطالبات کارگری را ناحق بداند وعده ای را حق. پس خبرنگاران یاد شده را تحت فشار قرارمی داده تا از انعکاس اینگونه اعتراضات ومطالبات کارگری که ایشان مهر غیر محق بودن بر آنها زده است را پوشش خبری ندهند.  و اینکه مدیریت ایلنا از انعکاس اخبار مربوط به سندیکای واحد ناراضی بوده است و ازین دست دلایلی که خبرنگاران اخراجی در بیانیه خود بدان پرداختند.(هر چند نسبت به دلیل آخری که در بیانیه شان آورده اند،چندان مطمئن نیستم. چون که در وضعیت فعلی خبر خاصی حول وحوش سندیکای واحد نیست که فوریتی در انعکاس آن در خبرگذاری وجود داشته باشد. بنظرم  نام سندیکای واحد تنها بمنظور جلب توجه تشکلها وفعالین کارگری مستقل در سطح جامعه عنوان شده است ).

اخراج کارگران و کارکنان در ایران امری روزمره است، اما این اخراج سازیها در شرایطی به وقوع می پیوندد که ایلنا ارگان رسمی خانه گارگر میباشد. شبه تشکلی که با استفاده از منابع دولتی ،مدعی دفاع از حقوق ومطالبات کارگری بوده است.این واقعه اولا بخوبی گواه توخالی بودن جریان مذکوراز هرگونه اندیشه ومرام کارگریست.وقتی ارگان رسمی خانه کارگرخبرنگاران خود را تنها بدلیل انعکاس اخبار مربوط به کارگران اخراج می کند دیگر جای هیچگونه ابهامی در مورد جعلی بودن این شبه تشکل کارگری باقی نمی ماند.

از طرف دیگر این رخداد را باید در سطح بالاتری از مجموعه اتفاقات و جریانات  مورد ارزیابی قرار داد.دولت یازدهم بعد از روی کار آمدن از جنبه اقتصادی وابسته به عناصر بازار و کلا حرکت سریع بسمت سرمایه داری بازار آزادی و فاصله گرفتن از سیاستهای انبساطی دولت پیشین بوده است. چرا که بخش دولت و جریانات نزدیک به کارگزاران و بخشهایی از اصلاح طلبان بموازات مذاکرات هسته ای با غرب،از حیث مناسبات اقتصادی نیز بسیار پروغرب میباشند.در این راستا میتوان بسیاری از حرکتهای اقتصادی دولت را ملاحظه نمود.اجرای بی محابانه بعضی از سیاستها مانند اجرای فاز دوم یارانه ها،تک نرخی کردن بنزین، افزایش ناچیز حقوق کارگران که عملا و با توجه به گرانی و تورم بالا، موجب کاهش حقوق و پایین رفتن سطح زندگی و معیشت آنان شده است،وبسیاری از سیاستهای ضد کارگری وزارت کار که رئیس آن زمانی ادعا میکرد که در گذشته کارگر بوده است.با این حال، خانه کارگر بعنوان گروهی که نزدیک به دولت قلمداد میشود در همان مسیر گام بر می دارد که دولت یازدهم ترسیم کرده است.یعنی حمایت از سیاستهای انقباضی دولت که بهانه کنترل تورم ذکر میشود ولی در عمل جهت خوشنود سازی بورژوازی ایران صورت میگیرد. مجموعه سیاستهای ضد کارگری دولتی که برای نزدیکی با سرمای داری  سر و دست می شکند و سازمانهای وابسته به این دولت نشان دهنده آن است که تمام تبلیغات نیروهای طرفدار غرب که مدعی بودند با نزدیکی به غرب ،کارگران بهتر می توانند تشکلهای مستقل خود را ایجاد کنند دروغی بیشتر نبود. ما کارگران هیچ توهمی نباید درین باره داشته باشیم که با نزدیکی به غرب و مثلا توافق هسته ای و ورود سرمایه های کشورهای غربی به ایران امکان تشکل یابی ما اگر بدتر نشود بهتر نیز نخواهد شد.

از طرف دیگر،گذاشتن تمامی تقصیرها بر روی دولت احمد نژاد ،اعم از سیاستهای انبساطی نظیر پرداخت یارانه نقدی تا مسکن مهر و سهام عدالت و غیره بنوعی انتقام کشی سرمایه داری ایران از طبقه کارگر میباشد. احمدی نژاد را هدف میگیرند اما در حقیقت توقعات و انتظارات کارگران برای زندگی بهتر را به زیر ضرب می برند. درین میان ایلنا هم نقش محوله خود را بعنوان جریان حامی دولت به خوبی ایفا می کند.پس به سراغ خبرنگاران بخش کارگری رفتند تا نشان دهند که سطح تحمل سرمایه داری به اینچنین سطح نازلی تقلیل پیدا کرده که  انعکاس هر گونه اخبار مشکلات و اعتراضات کارگری تحمل نمیشود.

با آرزوی دنیایی که اوضاعمان بهتر ازین باشد.

رضارخشان

تیرماه/۱۳۹۴