بارها در مورد زندگی فلاکت بار پناهندگان افغانستانی را در ایران از جانب رژیم اسلامی شنیده و گزارشات دردناکی در این سالهای متمادی شرایط جنگی و آوارگی مردم افغانستان پخش گردیده و جریانات بظاهر حقوق بشری هم در اینمورد چه گزارشاتی و یا مستنداتی منتشرکرده اما مگر دست اندرکاران این رژیم وقعی بدان نهاده اند ؟ از تحقیر و توهین گرفته تا محدود کردنشان حتی درخیلی از شهرهای بزرگ ایران و یا در زمینه کار و کاریابی هم بشیوه ای غیر انسانی آنهارا به کارهایی میگمارند که از حق و حقوق حتی کارگران مشابه نیز برخوردار نیستند . زندگی خانواده کارگری زیر خط فقر و از بیمه برخوردار نیست جدا از عدم امنیت شغلی که نیست چه رسد به کارگر افعان به چند برابر بدتر و نامطلوبتر . فرزندانشان حق تحصیل ندارند و در این سالها با تلاش و مبارزه و پیگیری توانسته اند گوش شنوایی برای این معضل بیابند آنهم نه به تمامی بر آن فایق آیند .
طبق آماری که مسلما دقیق نیست بیش از دویست هزار کودک افغان واجد شرایط تحصیل و مدرسه در ایران هستند که حدود یک چهارم یا ٢۵ درصد آنها توانسته اند پس از رد شدن از هفت خوان رستم و دستورالعملی که صادر شده ثبت نام شده اند در حالیکه ٧۵ درصد بقیه این کودکان نتوانسته اند به مدرسه راه یابند و از تحصیل محرومند .شرط و شروطی که مطرح شده معرفی نامه تحصیلی ست که به گفته اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش و دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش در پنجم خرداد ١٣٩۴ خورشیدی تاکید بر ثبت نام بی قید و شرط کودکان افغان مقیم ایران شده است .از تعداد دویست هزار دانش آموز افغان تنها بیش از چهل و هشت هزار آنها موفق شده اند . لازم بذکر است که شهریه گزاف مدارس هم مزید بر علت است جدا از معرفی نامه تحصیلی که باید از جانب والدین کودکان آماده و تهیه شود . شهریه مدارس دویست و پنجاه هزارتومانی هزینه ای بالاست برای این خانواده های کارگری و کم درآمد پرداختش غیر ممکن گشته است . موضوع قابل بحث دیگر کودکانیست که پدرشانرا در جنگ افغانستان از دست داده اند و یا مفقودالاثر گشته و این کودکان نمیتوانند معرفی نامه تهیه کنند و از تحصیل محروم میشوند که رژیم اسلامی ایران بانی آن است .رژیم اسلامی ایران حتی قوانین کنوانسیون ژنو را در خصوص پناهندگان و آوارگان جنگی رعایت نمیکند و بشیوه ای غیرانسانی و تحقیرآمیز بدانها برخورد میکنند که همیشه از جانب اکثریت مردم آزاده و شرافتمند چه در ایران و جهان افشا گردیده است .در این سالهای جنگ سوریه همچون گوشت دم توپ از افغانهای مقیم ایران برای اینکه در ایران بمانند از فرزندانشان به جبهه های جنگ ویرانگر سوریه اعزام شده اند و این بر کسی پوشیده نیست ، ولیکن متاسفانه راه دیگری نداشته اند و تن به این خواست رژیم ایران داده اند . در این راستا هم تعداد بیشماری از افغانها هم قربانی این جنگ خانمانسوز شده اند و حتی جامعه بین المللی نیز سکوت اختیار کرده اند و حکومتهایشان در غرب با مصالح اقتصادیشان سازگار است و حرفی بزبان نمی آورند .حال هم در اروپا با بند و بست هایشان با رژیم افغانستان و معامله گری ننگین آنهائیکه به هر طریق خود را به اروپا رسانده اند جمع کرده و دیپورت میکنند که وحشتناکتر از این نمیشود، و باید مورد پشتیبانی قرار گیرند و حرکات ضد انسانی دول غربی محکوم است.پناهندگی حق مسلم انسانهاست که از جنگ و کشتار و زندان وشکنجه بستوه آمده و بایستی مورد حمایت باشند و از امکانات اولیه زندگی و مسکن و خوراک و پوشاک و بهداشت و تحصیل برخوردار شوند ، حال در هر کجای این جهان باشند.در این سال تحصیلی جدید نیز بازهم بیش از یکصدو پنجاه و دوهزارکودک افغان مقیم ایران از تحصیل باز میمانند و این لکه ننگ دیگریست بر پرونده سیاه این رژیم که سالهاست با این پناهندگان و خنواده هایشان از هیچ آزار و تحقیر و فشاری کوتاهی نکرده در حالیکه سالانه گزارشاتش به سازمان ملل متحد و اخذ بودجه های کلان امدادرسانی به پناهندگان افغانستانی طبق قوانین بین المللی شامل میشود که حیف و میل میشود .مردم آزاده و شرافتمند ایران همیشه و در همه حال یار و یاور این پناهندگان در حد توانشان بوده اند و آنها را تنها نگذاشته اند .اردشیر نصراله بیگیاکتبر ٢٠١۶ میلادی
چهارشنبه 21 مهر 1395 ساعت 14:23