نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

اشک تمساح حکومتیان , ۱۳ اردیبهشت، روز دیگری در تاریخ جنایات سرمایه داران و حکومت اسلامی

روحانی و خامنه ای و استاندار و امام جمعه گلستان و وزرای دولت و رسانه های حکومتی درمورد جنایت در معدن یورت پیام میدهند، عزای عمومی اعلام میکنند، میگویند داغدار شده اند، از مجاهدت هایشان برای نجات کارگران محبوس در معدن میگویند و به کارگران وعده و وعید میدهند. گویی خود مسئول مستقیم این فاجعه نبوده اند، گویی از ناامنی این معدن و دهها معدن دیگر خبر نداشته اند و هشدارهای مکرر کارگران را نشنیده بودند، گویی خبر نداشته اند که ۱۸ ماه حقوق پنج بار زیر خط فقر همین معدنچیان پرداخت نشده است، گویی تجمعات مکرر کارگران در مقابل مراکز دولتی را ندیده و نشنیده بودند، گویی مقامات در این مملکت زندگی نمیکرده اند و از هیچ چیز هیچ خبری نداشته اند.  یک جناح حکومت برای بهره برداری انتخاباتی از ناامنی این معدن و مشکلات حقوق و بیمه کارگران افشاگری میکند و طرف دیگر میگوید کارگران هیچ مشکلی نداشته اند هم مرتب از معدن بازرسی شده و تجهیزات ایمنی داشته اند، هم حقوق کارگران مرتب داده شده و هم مشکل بیمه نداشته اند و هشدار میدهد که “در این شرایط از پخش اطلاعات نادرست خودداری کنید”.

یک نفر از باندهای حکومتی و یک ارگان حکومتی اما به جز مجیزگویی و اشک تمساح ریختن برای کارگران فراتر نمیرود. یک نفرشان نمیگوید چرا معادن و سایر محیط های کار اینهمه قربانی از کارگران میگیرد. یک نفرشان نمیگوید چرا کارگرانی که هر روز برای امرار معاش با جانشان بازی میکنند حتی شامل سختی کار نبوده اند. چرا دستمزد ۹۰۰ هزاری تصویب میکنند و چرا جلو متشکل شدن کارگران را که به این شرایط اعتراض میکنند میگیرند. چرا در طول این ۳۸ سال صدا و سیماشان، روزنامه ها و رادیوهایشان حتی یک دقیقه وقت در اختیار کارگران قرار نداده اند. چرا قوه قضاییه شان هر هفته تعدادی از فعالین اعتصابات را احضار میکنند و علیه شان پرونده سازی میکنند، چرا کارگران معدان بافق و چادرملو را بازداشت میکنند و از کار اخراج میکنند. چرا هیچ ارگان حکومتی جلو کارفرماهای مفتخوری را که ۱۸ ماه حقوق همین کارگران را بالا کشیده است نمیگیرد، چرا کارگران همین معدن بدلیل اعتراض با تهدید اخراج مواجه شده اند و با شکایت همین کارفرماهای بیرحم و مفتخور مدام کارگران را به دادگاه میکشانند، چرا کارگران معدن آق دره را بدستور قوه قضاییه به شلاق بستند. یک نفر از این جنایتکاران مسئولیت بعهده نمیگرد. نه رهبر، نه قوه قضاییه، نه وزارت کار، نه معادن، نه روسای جمهور قبلی نه فعلی. اینقدر کارگر در نظام اسلامی بی ارزش است که حتی تعداد و اسامی کارگرانی که در اعماق معدن یورت مانده اند را هم بعد از گذشت سی ساعت از فاجعه نمیدانید.

روز ۱۳ اردیبهشت ۹۵ بعنوان روز دیگری از تاریخ سراپا شما جنایتکاران حکومت اسلامی در کنار ۴ بهمن ۸۲ که کارگران خاتون آباد را به رگبار بستید و ۳۰ دی که ۱۶ کارگر آتش نشانی و تعدادی دیگر را زنده زنده در آتش پلاسکو سوزاندید و دهها روز دیگر ثبت خواهد شد.

“در این شرایط از پخش اطلاعات نادرست خودداری کنید” که از جانب دولتیان گفته میشود رمز این پیام های دروغین و ریاکاری و شیادی مقامات حکومت است. میترسند. از انفجار مردم میترسند. از آتش خشم و طغیان مردم میترسند. حق دارند. عمق و وسعت خشم و نفرت روز افزون مردم را میدانند. اینرا هم بخوبی میدانند که روزی که بساط ننگین این حکومت در آتش خشم مردم خاکستر شود دور نیست.


اصغر کریمی