نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

تحقیر زحمتکشان، درخدمت تحکیم سلطه ارتجاع است!

اکنون کارگران و زحمتکشان ایران از نظر سیاسی و اقتصادی دوران بسیار دشواری را می گذرانند. سالهاست که جهت استثمار و غارت هرچه بیشتر آنها، رژیم از نظر سیاسی آنها را از هر حقوقی محروم کرده و هر از گاهی قانونی در جهت هرچه بیشتر در اسارت نگهداشتن آنها تصویب می کند. همانطور که می‌دانیم سرکوب هر چه وحشیانه‌تر مبارزات توده ها برای تحقق خواسته‌های خود، عمده‌ ترین ابزار و شیوه رژیم جمهوری اسلامی می باشد. اما این رژیم برای این منظور تنها از ماشین سرکوب خود استفاده نمی کند بلکه فریب توده‌ها را نیز با شدت تمام جهت کنترل توده‌ها و عقب نگهداشتن آنها به کار می‌گیرد. این رژیم خودفروختگان و فرومایگانی دارد که کاملا در خدمت‌اش بوده و از طریق قلم نیز به گونه‌های مختلف به تبلیغات فریبکارانه دست می زنند. آنها در تبلیغات خود وضعیت موجود را همیشگی و ثابت توصیف کرده و به شیوه‌های مختلف هر نوع مبارزه‌ای را بی‌ثمر و بی‌نتیجه تعریف می کنند .   ادامه مطلب ...

کارگران بلژیکی هنگام حمل به عمق معدن در سال 1900

تصویری که مشاهده میکنید معدنچیان بلژیک در سال 1900 میباشند.به همت جنبش های کمونیستی,فعالیت های انقلابی مستمر آنان در روز هایی مثل روز زن,، روز کارگر و مبارزات و پیروزی ها و قدرت گیری آنان بوده که سرمایه داری در برخی موارد ناچارا از توحش خود کاسته.. 


ادامه مطلب ...

خاطره ای دهشتناک از زندان

یکی از زندان بانهای بازمانده از کشتارهای دهه شصت در زندان اوین تقی بیگی نام داشت. زندانیان اما اورا تقی بی ناموس صدا می زدند. دلیل اعطای این لقب هم وظیفه ویژه او در کنار شغل زندانبانی بود . تقی بیگی بدون در نظرگرفتن اتهام افراد معمولا با همه خوش برخورد بود . فحش نمیداد وامور مربوط به زندانیان را بدون درد سر رفع و رجوع میکرد . اما اهمیت او برای زندانبان نه اینها بلکه وظیفه مخوفی بود که از دست کمتر کسی برمیآمد. تقی بیگی وظیفه داشت زندانیان را دار بزند وآنقدر از پاهای آنها آویزان شود تا گردن قربانی شکسته و جان از بدنش خارج شود. 

ادامه مطلب ...

رنجها و مقاومت های پروین، زن هنرمند

بیش از 20 سال است که بطور داوطلبانه برای مرکز قربانیان شکنجه کار میکنم . با افراد زیادی کار کرده ام و از هرکدام به نسبت شرایطی که داشته اند تاثیری گرفته ام. این بار با زنی روبروشدم که فکر نمیکنم او را هرگز بتوانم از یاد ببرم. زنی که با وجود مشکلات عدید ه ای که داشته و دارد ، همچنان برای عبور از یک اقیانوس طوفان زده و رسیدن به ساحل آزادی از هیچ نوع تلاشی فرو گذارنمیکند. او کوره راهها را به سختی پیموده است. طعم تلخ استبداد، تحجر و عقب ماندگی حاکم برافغانستان را با پوست و گوشت و استخوانش لمس کرده است. پشت چهره آشفته ونا ارام و مضطربش دریا یی از امید و تلاش نهفته است. با یک نگرش عمیق و کنجکاو میتوان دریافت کوه آتشفشانی ازتلاش برای رسیدن به اهداف و خواسته ها یش در پس نگاه غمگین و بی تحرکش موج میزند. 

ادامه مطلب ...

جان باختن 3303 کارگر در 2 سال گذشته براثرحوادث کاری !

شغل: بازی با مرگ در حاشیه آزادراه.

فارس طی گزارشی بتاریخ 3 اسفند،از جان باختن 3303 کارگر در 2 سال گشته براثرحوادث کاری خبرداد.

برپایه این گزارش، در سال 90، 1507 نفر و در سال 91 ،1796 نفر از کارگران شاغل در بخشهای مختلف جان خود را از دست داده اند که این موضوع هشداری جدی به حساب میآید.

بنابهمین گزارش،دربخش معدن در سال 89 حدود 50 نفر و در سال 90 ،44 نفر از کارگران جان خواد را در حوادث شغلی از دست داده اند.

  ادامه مطلب ...

سعید غفاری مزدور رژیم در زندان رجایی شهر: من زندانی کتک زده ام که سه روز بعد مرده هیچکس هم نتونسته کاری بکند!

لقمان مرادی امروز دوشنبه ۵ اسفند ماه ۱٣۹۲ در بیمارستان بود، او به همراه مامور شاهمرادی به بیمارستان رفته بود و می بیند که قبل از آنها سعید غفاری یکی از مزدوران رژیم که روز یکشنبه لقمان را با مشت و لگد چنان کتک زده که او دچار خونریزی مجاری ادراری شده، در بیمارستان حاضر است.

او به لقمان میگوید من ترا نزدم، ما فقط خواستیم لباست را عوض کنیم. به پزشکان اینجا بگو که این خونریزی در اثر ضربه و کتک کاری نبوده است. لقمان میگوید نه تو با لگد به قفسه سینه ام زدی و من بیهوش شدم.

  ادامه مطلب ...

قربانیان آتش! چه کسی پاسخ گوی مرگ هزاران قربانی حوادث کاراست؟

روز ۲۹ دی ماه  امسال ۲ کارگر زن در فرار از شعله های آتش از طبقه پنجم  ساختمان بلند ی در خیابان جمهوری به پائین افتادند و جان دادند. همان روز کارگر دیگری در کارگاه مبل سازی در اثر آتش سوزی جان باخت. چند روز بعد سه کارگر با سقوط در چاه فاضلاب خفه شدند. طبق آمار رسمی ۱۷۶۵ نفر در سال ۱۳۹۱۱ در حوادث ناشی از کار در ایران کشته شدند. اما هیچکدام از این مرگ های دلخراش رسانه ای نشد. تنها مرگ جان خراش دو  زن کارگر رسانه ای شد و به گوش همه گان رسید. 

ادامه مطلب ...

زحمتکشان بی پناه در چنگال “عدالت” اسلامی , آیا بی پناه ترین زحمتکشان حق حیات ندارند؟

مرگ دلخراش یک جوان دستفروش در متروی تهران، در پی ضبط امولش (که تنها دو دلار ارزش داشت)، پرده از ابعاد توحشی که در این مملکت جاری است بر می دارد. خبر جدا شدن سر این جوان در زیر ریل قطار مترو در جلو چشمان ماموران شهرداری، انعکاس گسترده ای نیافت. سایت های حکومتی و نیمه حکومتی داخل کشور از کنار آن به آرامی گذشتند. سایت های طرفدار شهردار تهران با خبرسازی از درگیری “باند”های دستفروش در بازار تهران ، تلاش کردند تا مسئله دستفروشی را اقدامی جنائی قلمداد کنند. حتی طرح جمع آوری دستفروشان از خیابان ها و متروها که شهرداری تهران به راه انداخته نیز زیاد خبرساز نشده و در میان اخبار دیده نمی شود. به نظر می رسد تعمدی آشکار در کار باشد. بی پناه ترین زحمتکشان در سکوت کامل سرکوب می شوند؛ اموال شان را ضبط می کنند؛ آنها را تحقیر می کنند؛ مانع کارشان می شوند و تنها راه درآوردن یک لقمه نان را بر رویشان می بندد.  ادامه مطلب ...

عزم و جزم دولت برای منع نان آوران زیر زمینی!

مهم نیست که مسافر هر روز و دائم مترو باشی ، یا تنها یک بار از مترو برای سفر های شهری خود استفاده کرده باشی . در هر صورت حتماً با زنان و دختران و مردان جوانی که با کوله پشتی و ساک های بزرگ در مترو دستفروشی می کنند آشنا شده ای ، دستفروشی بد نیست ولی هم مرز انواع بزهکاری هاست . دستفروشی از فقر و تنگدستی و بی مهارتی و ساختارهای معیوب جامعه نشات  می گیرد . سایه به سایه ی تکدی گری و قاچاق و خلاف و جیب بری و کلاه برداری حرکت میکند .   ادامه مطلب ...

شعری برای کارگر

می بینم

که از طلوع ستاره گان
سیاهی کم رنگ
از وقوع زلزله
کوه ها نا پدید
از خروش موج ها
شهرها ناپیدا می شوند  ادامه مطلب ...