تصویری که مشاهده میکنید معدنچیان بلژیک در سال 1900 میباشند.به همت جنبش های کمونیستی,فعالیت های انقلابی مستمر آنان در روز هایی مثل روز زن,، روز کارگر و مبارزات و پیروزی ها و قدرت گیری آنان بوده که سرمایه داری در برخی موارد ناچارا از توحش خود کاسته..
یکی از زندان بانهای بازمانده از کشتارهای دهه شصت در زندان اوین تقی بیگی نام داشت. زندانیان اما اورا تقی بی ناموس صدا می زدند. دلیل اعطای این لقب هم وظیفه ویژه او در کنار شغل زندانبانی بود . تقی بیگی بدون در نظرگرفتن اتهام افراد معمولا با همه خوش برخورد بود . فحش نمیداد وامور مربوط به زندانیان را بدون درد سر رفع و رجوع میکرد . اما اهمیت او برای زندانبان نه اینها بلکه وظیفه مخوفی بود که از دست کمتر کسی برمیآمد. تقی بیگی وظیفه داشت زندانیان را دار بزند وآنقدر از پاهای آنها آویزان شود تا گردن قربانی شکسته و جان از بدنش خارج شود.
ادامه مطلب ...بیش از 20 سال است که بطور داوطلبانه برای مرکز قربانیان شکنجه کار میکنم . با افراد زیادی کار کرده ام و از هرکدام به نسبت شرایطی که داشته اند تاثیری گرفته ام. این بار با زنی روبروشدم که فکر نمیکنم او را هرگز بتوانم از یاد ببرم. زنی که با وجود مشکلات عدید ه ای که داشته و دارد ، همچنان برای عبور از یک اقیانوس طوفان زده و رسیدن به ساحل آزادی از هیچ نوع تلاشی فرو گذارنمیکند. او کوره راهها را به سختی پیموده است. طعم تلخ استبداد، تحجر و عقب ماندگی حاکم برافغانستان را با پوست و گوشت و استخوانش لمس کرده است. پشت چهره آشفته ونا ارام و مضطربش دریا یی از امید و تلاش نهفته است. با یک نگرش عمیق و کنجکاو میتوان دریافت کوه آتشفشانی ازتلاش برای رسیدن به اهداف و خواسته ها یش در پس نگاه غمگین و بی تحرکش موج میزند.
ادامه مطلب ...شغل: بازی با مرگ در حاشیه آزادراه.
فارس طی گزارشی بتاریخ 3 اسفند،از جان باختن 3303 کارگر در 2 سال گشته براثرحوادث کاری خبرداد.
برپایه این گزارش، در سال 90، 1507 نفر و در سال 91 ،1796 نفر از کارگران شاغل در بخشهای مختلف جان خود را از دست داده اند که این موضوع هشداری جدی به حساب میآید.
بنابهمین گزارش،دربخش معدن در سال 89 حدود 50 نفر و در سال 90 ،44 نفر از کارگران جان خواد را در حوادث شغلی از دست داده اند.
او به لقمان میگوید من ترا نزدم، ما فقط خواستیم لباست را عوض کنیم. به پزشکان اینجا بگو که این خونریزی در اثر ضربه و کتک کاری نبوده است. لقمان میگوید نه تو با لگد به قفسه سینه ام زدی و من بیهوش شدم.
روز ۲۹ دی ماه امسال ۲ کارگر زن در فرار از شعله های آتش از طبقه پنجم ساختمان بلند ی در خیابان جمهوری به پائین افتادند و جان دادند. همان روز کارگر دیگری در کارگاه مبل سازی در اثر آتش سوزی جان باخت. چند روز بعد سه کارگر با سقوط در چاه فاضلاب خفه شدند. طبق آمار رسمی ۱۷۶۵ نفر در سال ۱۳۹۱۱ در حوادث ناشی از کار در ایران کشته شدند. اما هیچکدام از این مرگ های دلخراش رسانه ای نشد. تنها مرگ جان خراش دو زن کارگر رسانه ای شد و به گوش همه گان رسید.
ادامه مطلب ...مرگ دلخراش یک جوان دستفروش در متروی تهران، در پی ضبط امولش (که تنها دو دلار ارزش داشت)، پرده از ابعاد توحشی که در این مملکت جاری است بر می دارد. خبر جدا شدن سر این جوان در زیر ریل قطار مترو در جلو چشمان ماموران شهرداری، انعکاس گسترده ای نیافت. سایت های حکومتی و نیمه حکومتی داخل کشور از کنار آن به آرامی گذشتند. سایت های طرفدار شهردار تهران با خبرسازی از درگیری “باند”های دستفروش در بازار تهران ، تلاش کردند تا مسئله دستفروشی را اقدامی جنائی قلمداد کنند. حتی طرح جمع آوری دستفروشان از خیابان ها و متروها که شهرداری تهران به راه انداخته نیز زیاد خبرساز نشده و در میان اخبار دیده نمی شود. به نظر می رسد تعمدی آشکار در کار باشد. بی پناه ترین زحمتکشان در سکوت کامل سرکوب می شوند؛ اموال شان را ضبط می کنند؛ آنها را تحقیر می کنند؛ مانع کارشان می شوند و تنها راه درآوردن یک لقمه نان را بر رویشان می بندد. ادامه مطلب ...
مهم نیست که مسافر هر روز و دائم مترو باشی ، یا تنها یک بار از مترو برای سفر های شهری خود استفاده کرده باشی . در هر صورت حتماً با زنان و دختران و مردان جوانی که با کوله پشتی و ساک های بزرگ در مترو دستفروشی می کنند آشنا شده ای ، دستفروشی بد نیست ولی هم مرز انواع بزهکاری هاست . دستفروشی از فقر و تنگدستی و بی مهارتی و ساختارهای معیوب جامعه نشات می گیرد . سایه به سایه ی تکدی گری و قاچاق و خلاف و جیب بری و کلاه برداری حرکت میکند . ادامه مطلب ...
می بینم
که از طلوع ستاره گان
سیاهی کم رنگ
از وقوع زلزله
کوه ها نا پدید
از خروش موج ها
شهرها ناپیدا می شوند
ادامه مطلب ...