هر سال در چنین روزهائی ( منظورم در آستانه سال تازه میلادی) است، طراحان امنیت ملی جمهوری اسلامی و شکنجه گران میدانی این رژیم غرق در منجلاب فساد و آدم کُشی، فرصت را غنیمت شمرده و فشار بر کارگران مبارز و حق طلب را افزایش می دهند. دستگیریها را شدت می بخشند، در زندانها با پرونده سازی برای زندانیان، زندانها و محاکمات دیگری برپا می کنند. زندانیان را در نهایت وحشیگری با انتقال به بند زندانیان خطرناک تحت شدیدترین فشارها و حمله های روانی و جسمی قرار می دهند. در همین روزها شاهد دستگیریهای بیشتر فعالین کارگری در سنندج هستیم.
اعتصاب کارگران معدن کوشک بافق انعکاس وسیعی در افکار عمومی و رسانه ها پیدا کرد. دویست و شصت معدنچی، نود درصد آنها مشمول قراردادهای موقت، سه ماه حقوق معوقه، شرایط نامناسب کار، تجمع مکرر و اعتراض بیحاصل به کارفرما؛ اینها دیگر جزو داده های شرایط کار در ایران است. دهها هزار مرکز کارگری دیگر با این خصوصیات ابدا اغراق نیست. بدنبال وعده های کارفرما و پس از پنج روز کارگران بر سر کار بازگشتند. در مقابل یک سناریوی عادی، تکراری و با پایان قابل پیش بینی؛ اما یک سوال هر بار سمج تر از گذشته خود را مطرح میکند و جواب میخواهد: سحر نهفته در یک اعتصاب کارگری در چیست؟ یک جامعه با قوانین و نظم و نسق اما هر بار با یک اعتصاب تشتت همه جا را فرا میگیرد؟ ادامه مطلب ...
اعتصاب ۳۹ روزه ۵۰۰۰ کارگر معدن بافق در اواخر اردیبهشت تا اوایل تیرماه و اعتصابی که از ۲۸ مرداد شروع شده و امروز دهمین روز را پشت سر میگذارد از جمله اعتصابات بزرگ در سه دهه گذشته بوده است. این دو اعتصاب که دومی همچنان در جریان است، ظرفیت بسیار بالای کارگران معدن بافق و نیز پتانسیل عظیم جنبش کارگری را با برجستگی خاصی نشان داد. ادامه مطلب ...