خواننده ای پرسیده است که “ایرادی که به شما می گیرند این است که بجای مبارزه برای آزادی کارگران، وقتتان را صرف فعالیت در عرصههای دیگری مثل زنان، اعدام، کودکان و غیره می کنید. جواب شما به این ایرادات و انتقادات چیست؟” ادامه مطلب ...
هنوز مسئله ی دخالت مستقیم جمهوری اسلامی به یکی از خصوصی ترین مسائل خانواده تمام نشده که این بارموضوع فرستادن زنان ازکار و اجتماع به کنج خانه را مطرح کردند، جمهوری اسلامی همچون طالبان و داعش می خواهد روز به روزعرصه را برای فعالیت و مشارکت زنها تنگ کرده وبا هرگونه حرکت سازماندهی شده که از جمله دستیابی به آزادی بیشتر وحقوق آنها باشد مخالفت و سرکوب می کند. از دیدگاه رژیم، وظیفه ی زن همسرداری و تربیت فرزندانش است و جای زن در خانه است . ادامه مطلب ...
هم میهنم بیشتر از سی و پنج سال است که ما مردم ایران در زیر سایه شوم حکومت اسلامی تنها درد و رنج دیدهایم. روزی نیست که خبری درد آور نشنوید و لحظهای نیست که برای امرار معاش رنج نبرید.آنهایی که در بطن جمهوری اسلامی هستند و یا با مزدوری برای این رژیم امرار معاش میکنند،از این جامعه خارج هستند و با شهامت میتوانم بگویم که از مردم ایران نیستند.کسی که شقاوت،آدمکشی و استبداد و مردم آزاری را مرتکب میشود و یا اینها را روا میداند ،نمی تواند از مردم باشد،هر چند که این جماعت اندک و در اقلیت هستند ولی متأسفانه ،شقاوت و خشونت به خودی خود قدرت آور است و یا به عبارت دیگر به قدرت رسیدن با سرکوب و آدمکشی امری ساده است. ادامه مطلب ...
حسن روحانی در پاسخ به سؤال یکی از حضار که پرسید: «شما در مراسم شام پارسال گفتید همه ایرانیها بیایند ایران. غنچه قوامی آمد و دستگیر شد»، با لودگی جواب داد: “امسال هم بیایید شام”. او همچنین در جواب سؤالی که علت دستگیری و زندانی شدن سازندگان کلیپ هپی را پرسید، گفت این مسئله مهمی نیست و ما برای مسائل مهمتری آمدهایم؛ و در ادامه جرم آنها را ساخت کلیپ و شادی کردن ندانست و گفت مسائل دیگری علت بازداشت آنها شده است. ادامه مطلب ...
سرمایه داری عقب مانده ایران در اوج ناتوانی، استیصال و بحران همه جانبه قرار گرفته است اما با تمام تضادها و تناقضات درونی خود با یورش و تعرض وحشیانه به معیشت و زندگی میلیونها کارگر امان آنها را بریده است کارگرانی که هر روز لت و پار می شوندبا چنگ و دندان، با اعتصاب، اعتراض و تجمع آخرین تلاششان را برای ادامه زندگی و بقا بکار می برنداما هر قدمی به جلو میگذارند در کلیت خود دهها قدم به عقب رانده می شوند و این معما و پارادوکس حیرت انگیز و حل نشدنی نشان می دهد یک جای کارلنگ می زند. پرسش اینجاست با همه پیشروی طبقه کارگر و به نوعی کل جامعه و فشار کمرشکن برحاکمیت سرمایه و اوج بن بست و فروپاشی آن، طبقه کارگر به موازات این پیشروی ، چرا از انسجام و تشکل در خور و شان خود که بتواند در ابعاد اجتماعی وسیاسی او را نمایندگی کند برخودار نیست؟
ادامه مطلب ...