نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

آیا موج اعدامها می تواند مردم را به عقب نشینی وارد؟

پنجم آذر ۲۰۱۳ همچون جمعه خونین ۷  آبان امسال، روز سیاه دیگری برای مردم ایران بود. در روز چهارشنبه پنجم آذر ۱۱ نفر از زندانیان قزل حصار توسط جلادان اسلامی اعدام شدند. موج اعدامها در سرتاسر ایران همزمان با خبر مذاکره و توافقات با قدرتهای بزرگ هم چنان ادامه دارد. زندانیان سیاسی زندان قزل حصار از روز ۴ آبان و همزمان با بردن این ۱۱ زندانی به سلولهای انفرادی خطر را متوجه شده بودند. تعداد  ۱۸۰۰ نفر از زندانیان این زندان در حمایت از این ۱۱ نفر و برای نجات جان آنها اعتصاب غذای خود را شروع کردند. همزمان با این اعتصاب، خانواده زندانیان محکوم به اعدام با حمل پلاکاردهایی با عناوین چرا اعدام و نه به اعدام در جلو زندان و روز بعد از آن در جلو مجلس اسلامی تجمع کردند. اما رژیم اسلامی برای زهر چشم گرفتن از جامعه و برای مقابله با هر گونه حرکت اعتراضی دست به عمل پیشگیرانه می زند دستگاه جنایت و ادمکشی را به جان زندانیان انداخته است.  همگان در داخل و خارج ایران،متوجه اند که رژیم هار اسلامی هر از چند گاهی که فضا جامعه را ملتهب ببیند برای جلوگیری از اعتراضات تودهای مردم دست به اعدام و یا دستگیری فعالین عرصه های مختلف اجتماعی می زند . مردم بخوبی می‌دانند که این جانیان احکام اعدام صادره شده خود را ماه ها و سالها بر بالای سر زندانیان نگهه می دارند. تا در روز خود در شرایطی که بخواهند مردم را سر جا نشانند اعدامشان کنند.

 
در دوره حکومت «اعتدال روحانی» در سه ماه بیش از۳۶۰  زندانی اعدام گردیده اند. این همه اعدام در اینمدت فقط از عهده دولت روحانی بر می آید و  دولت احمدی نژاد قادر نبود در چنین ابعادی و با این سرعت دست به اعدام زندانیان بزند.  دولت روحانی دولت«اعتدال»و «تدبیر» و « امید» با کشورههای غربی و دولت کشتار و سرکوب مردم است. در شرایطی که این دولتها دارند در وصف توافقاتشان با این رژیم جشن می‌گیرند و در ایران نیز سران رژیم مشغول رد و بدل کردن «تبریک و تهنیت» با هم اند دستگاه کشتار رژیم سرعت گرفته است.  اکنون همه این دولت ها غربی و رسانه‌های وابسته به آنها کلمه‌ای در باب این جنایت و انعکاس خبر اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و تنفر عمومی مردم جامعه ایران به زبان نمی آورند. مردم باید خود فکری بحال خود کنند و تنها راه نجات سرنگونی نظام اسلامی است. 

جنبش علیه اعدام و نه به زندان جنبشی اجتماعی و گسترده است.  شعار نه به اعدام، زنده باد  زندگی، خواست همگانی است. این جنبش در شکل تجمعات خانواده جانباخته گان در کردستان، تا تجمعات مادران پارک لاله، تجمع جلو زندانها، اعتراضات و تظاهرات در  شهرهای مریوان، سنندج، نوسود، سقز و پیرانشهر تا گلباران کردن گور جانباخته شیرکومعارفی در شهر بانه ادامه دارد. صحبت های پدر حمید گلپری پور، راه ندادن نوریزاد این مزدور سوخته رژیم توسط دایه سلطنه مادر فرزاد کمانگر، شعارنویسی های دانشجویان دانشگاه نور مریوان تا طورمار های که علیه اعدام در شهرها توسط مردم تهیه می گردد و دهها نمونه دیگر اشکال دیگری اند که نشان ابعاد وسیع و اجتماعی مبارزه علیه اعدام در ایران است. باید بهر شکل و شیوه ای که امکانش باشد این مبارزات را ادامه و گسترش داد. مردم مبارز در مریوان برای نجات جان محکومین به اعدام زانیار و لقمان مردادی بطریق گوناگون تلاش کرده اند..
جنبش علیه اعدام و برای آزادی زندانیان سیاسی می تواند و باید رژیم اسلامی را به عقب نشینی وا دارد . این جنبش باید اجتماعی تر و گسترده تر شود.اعدام و زندان دو پای حفظ حاکمیت این رژیم بوده‌اند. جمهوری اسلامی بدون اعدام و زندان قابل تصور نیست. تنها راه ما بزیر کشیدن  رژیم اسلامی است.
فعالین و دست اندرکاران و نهادهای علیه اعدام و دفاع از زندانیان سیاسی، باید این شرایط را تشخیص داده و متوجه باشند که قصاوت رژیم و اعدامهای گسترده کنونی مطلقاً ربطی به قدرت و توان رژیم ندارد. ماشاهدیم که در همین شرایط از داخل زندان با طومار نویسی تا اعتصاب غذای ۱۸۰۰ نفری و خارج زندان از اعتصاب عمومی تا تظاهرات و اقدام‌ها دیگر همواره علیه این اعدامها جریان دارد. باید این نیرو و توان جنبش علیه اعدام را شناخت و برای اقدام‌ها سراسری و هما هنگ آن ابتکارات مختلف را بکار برد. باید نگذاشت فقط خانوادههای زندانیان در معرض اعدام تجمع کنند با حضور در این تجمع با آن‌ها باید همراهی نمود. .
مرگ بر رژم اعدام
مرگ بر جمهوری اسلامی
اسد نودینیان
 نوامبر ۲۰۱۳