نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...
نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

ما در اینجا از دغدغه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه می گوئیم...

کودکان کار و رویای فراموش شده..

آمارهای سازمان ملل در خصوص کودکان کار، خبر از بزرگترین فاجعه‌ جهانی مى دھد. آمارھاى منتشر شده‌، نشان می دهد که‌ بیش از ٢١٨ میلیون کودک کار، در جهان وجود دارد. بنابه‌ این خبر، زندگى روزانه‌ این کودکان، عمدتأ در مزارع، کارگاه ها، کوره ‌پزخانه‌ھا و … سپرى مى شود. این در حالی است که همگی آنها، خواھان دنیای آزاد و مرفه‌ مى باشند. این کودکان ھم مثل دیگر کودکان که زندگی نورمال و عادی دارند، دوست ندارند که‌ ولگرد خیابان‌ها باشند. بر عکس، می‌خواهند از احترام، آسایش، پوشاک، تغذیه سالم و … برخوردار شوند و بتوانند برای دستیابی به آینده ای بهتر از آموزشی درخور برخوردار گردند.  قصه‌ى زندگى کودکان کار، در همه جای جهان مشابه است. زیرا در ھر قاره‌ى که‌ باشند، همه کودکان کارند و تن های لطیف و نحیف خود را به علت فقر و تنگدستی با کار فرسوده اند. بر اساس این گزارش، هم اکنون ٣.۲ میلیون کودک (زیر ١٨ سال) به مدرسه نمی روند و عملأ به تامین معاش خانوار کمک می کنند.

یکی از معمولى ترین شکل های کار کودک در ایران، کار در کوره پزخانه ها مى باشد. این کودکان بطور عام به همراه خانواده های خود در خانه هایی بسیار کوچک در کنار کوره پزخانه ها زندگی می کنند و از صبح تا شب در شرایط بسیار نامتعارف به کار اشتغال دارند. اما در فضاى سر بسته‌ ھمچون کارگاه ها، کودکان کار کمتر به چشم مى خورند، اما این واقعیت تلخ بگونه‌ى است که نمی توان آن را پنهان کرد و به سادگی از کنارش گذشت.
هم اکنون در استان های آذربایجان شرقی، غربی و استان های کردستان، کرمان و … گروه‌ چشمگیرى از این کودکان، در زمینه بافت قالی با ساعت کارھاى طولانى و طاقت فرساء فعالیت می کنند. این دسته‌ از کودکان، معمولأ دختران کوچک ھستند که‌ پای دارهای قالی می نشینند و تن های نحیف خود را در ایجاد ارزش افزوده به کار می گیرند. فاجعه‌ و بی رحمی تا آن جایی افزایش پیدا کرده که به علت صغر سن، از دستمزد کافی هم برخوردار نیستند.
ھمه‌ مى دانند که‌ مهمترین دلیل کار کودکان، وضعیت وخیم اقتصادی خانوارها است زیرا این کودکان بطور عام دارای خانوارهایی فقیر مى باشند و به‌ بدین خاطر آنھا مجبور مى شوند برای تامین بخشی از درآمد خانوارشان به‌ کار طاقت فرساء کوچه و خیابان های شهرھا روبیاورند. اما سوال این است، متولی این کودکان براستی چه کسى است؟ سرپرست خانوادھا یا دولت؟ سوال بعدى، از افکار عمومى و انسان ھاى آزادیخواه‌، این است: آیا می توان به راحتی آنها را رها کرد و به حال خود گذاشت؟
جامعه‌ ایران، به‌ لحاظ توانمندی های اقتصادی و … غنى است. بنابراین، نباید به موضوع کار کودکان که می توانند برای آینده ای بهتر توانمند شوند، بی توجه بود. از این رو، مسئولیت کودکان کار، بعھده‌ “سازمان بهزیستی” این حکومت مرتجع و ضد کودک است نه‌ خانواده‌ھاى فقیر آنھا. این دولت را باید موظف کرد که‌ معضل و شرایط اقتصادی خانوارهاى تنگدست را بطور فوری بهبود دھد. بنابه‌ وجود تمام نعمات زندگى، حق کودکان اینچنین نیست که به‌ کار پناه‌ ببرند و از مواهب دوران کودکی محروم شوند.
بنابه‌ آمار سازمان ملل، هم اکنون از هر هفت کودک در جهان، یک کودک کار مى کند. مثلأ، در کشور مالی ۶٣ درصد کودکان ۵ تا ١۴ ساله کودک کار مى باشند. و ٣٨ درصد کودکان در کامبوج و ۴٧درصد در بورکینافاسو کار مشغول بکارند. ٢٢ درصد کودکان کار در جهان شاغل در بخش خدمات نظیر خرده فروشی، کار در رستوران‏ها، هتل ها، حمل و نقل، روزنامه فروشی، خدمات اجتماعی، تجاری، مالی و غیره هستند. همچنین ٩ درصد کودکان کار در بخش صنعت نظیر کار در معدن (استخراج)، باربری، تولیدی ها، کارهای ساختمانی و خدمات عمومی کار می کنند و ۶٣ درصد کودکان کار در بخش کشاورزی فعال مى باشند.
آمارهای تکان دهنده در خصوص کار کودکان، نشان می دهد که‌ سالانه بیش از ٩٠٠٠٠ هزار کودک در اثر حوادث کاری جان خود را از دست می دهند. اما در خصوص کودکان به اصطلاح زنده، مطالعاتی در کشورهای افریقایی از جمله در زیمبابوه ٩۵ درصد، در آنگولا ٨۴ درصد، در اتیوپی ٨۴ درصد، در زامبیا ٧٠ درصد و در سودان بطور تقریب ١٠٠ درصد کودکان خیابانی انجام گرفته که حال همگی بسیار وخیم گزارش شده است.
هم اکنون در سرتاسر جهان ١٠٠ میلیون کودک خیابانی وجود دارند که نیمی از آنها در کشورهای آمریکای لاتین و بقیه در کشورهای آفریقایی و آسیایی به سر می برند . تنها در آمریکای لاتین ۴٠ میلیون کودک و نوجوان خیابانی حضور دارند و در هندوستان، کودکان بیخانمان را تا ۴۴ میلیون تخمین زده‌اند.
کار کودک، بیانگر نقض کامل حقوق بشر است. جالب این است که‌ در سال ١٩٩٩ میلادی، سازمان بین المللی کار، “کنوانسیون بدترین اشکال کار کودک” را تهیه کرد که در آن اعضا پذیرفته و ملزم به ممنوعیت و محو کارهای کودک شده اند. بقول اینھا، کار کودک ناپسند، غیرقانونی و یا با توجه به وضعیت کودک، مضر و خطرناک هستند. قابل ذکر است که‌ جمهوری اسلامی ایران نیز به این کنوانسیون پیوسته است.
اما با توجه به سپرى شدن این ھمه‌ سال و حضور گسترده‌ و پر رنگ کودکان کار، با جرات و بدون هیچ اما و اگری باید گفت که‌ این کشورھاى سرمایه‌دارى و در رأس ھمه‌ “سازمان ملل” بانى فقیر شدن خانوادھا و سپس ارسال کودکان به‌ بازار کار است. اینھا دروغ مى گویند زیرا موضوع کودکان کار یک معضلى نیست که‌ حل نشود. این معضل اجتماعى، با تدابیری همه جانبه و با توانایی بالای همیاری و بنیه‌ تنومند اقتصادى جوامع بشری، قابل حل مى باشد.
جایگاه واقعی کودکان در پشت نیمکت های مدرسه یا زمین های بازی است و نباید به دلیل دشواری تأمین معیشت خانوار مورد بهره گیری افراد سودجو و نظام سرمایه‌دارى قرار گیرند.

انتظار از بوژوازی مبنی بر اینکه کار کودکان را لغو و سپس آنها را به مدرسه، زمین بازی و زندگی نورمال برگرداند، یک خیال تهی است. زیرا کارفرماها و دولت حامیشان، خوب می دانند که کودکان کار، کودکی خود را با کارهای خارج از توان خود سپری می کنند. این برای آنها اهمیت ندارد چون هدف شان تنها انباشت سرمایه است. از این رو، لغو کار کودکان و فراهم کردن یک زندگی شایسته برای آنها، تنها با مبارزه متحدانه و اتخاذ یک افق سوسیالیستی ممکن و عملی می باشد. لذا کمونیستها، وظیفه فوری دارند که خواست کودکان کار را به جنبشی فراگیر تبدیل نمایند.


صدیق جھانى
یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۱